تنظیم مجدد ۶۷۶

  1. چرخه ۵۲ ساله بلایای طبیعی
  2. سیزدهمین چرخه بلایای طبیعی
  3. مرگ سیاه
  4. طاعون ژوستینیانوس
  5. آشنایی با طاعون ژوستینیانوس
  6. طاعون قبرس و آتن
  1. فروپاشی اواخر عصر برنز
  2. چرخه ۶۷۶ ساله بازنشانی
  3. تغییرات آب و هوایی ناگهانی
  4. فروپاشی اوایل عصر برنز
  5. بازنشانی در ماقبل تاریخ
  6. خلاصه
  7. هرم قدرت
  1. حاکمان سرزمین های بیگانه
  2. جنگ طبقاتی
  3. بازنشانی در فرهنگ پاپ
  4. آخرالزمان ۲۰۲۳
  5. جنگ اطلاعاتی جهانی
  6. چه باید کرد

چرخه ۵۲ ساله بلایای طبیعی

می توانید این متن را در پس زمینه تیره یا روشن بخوانید: حالت تاریک/روشن را تغییر دهید

تقویم مایاها و سال ۲۰۱۲

مایاهای باستان ناظران ماهر آسمان بودند. آنها با دانش خود از نجوم و ریاضیات، یکی از دقیق ترین سیستم های تقویم را در تاریخ بشر توسعه دادند. مایاها برای تعیین تاریخ تاریخی وقایع تاریخی، تقویم لانگ کنت را اختراع کردند. تاریخ در شمارش طولانی نشان دهنده زمان از تاریخ خلقت است، یعنی از آغاز دوران مایاها در ۳۱۱۴ قبل از میلاد. تاریخ با پنج عدد نوشته می شود، به عنوان مثال: ۶.۳.۱۰.۹.۰. یعنی از تاریخ شروع گذشته: ۶ باکتون، ۳ کاتون، ۱۰ تن، ۹ اوینال و ۰ کین.

هر باکتون ۱۴۴۰۰۰ روز است (حدود ۳۹۴ سال)
هر کاتون ۷۲۰۰ روز (حدود ۲۰ سال) هر تون
۳۶۰ روز (حدود ۱ سال)
هر واحد ۲۰ روز
هر کاتون به سادگی ۱ روز است.

بنابراین، تاریخ ۶.۳.۱۰.۹.۰ به ما می گوید که تعداد سال های زیر از آغاز عصر گذشته است: ۶×۳۹۴ سال + ۳×۲۰ سال + ۱۰ سال + ۹×۲۰ روز + ۰ روز. بنابراین، این تاریخ به معنای حدود ۲۴۳۵ سال پس از سال ۳۱۱۴ قبل از میلاد یا سال ۶۷۹ قبل از میلاد است.

دوره قبلی مایاها با تاریخ ۱۳.۰.۰.۰.۰ در ۳۱۱۴ قبل از میلاد به پایان رسید و از آن زمان به بعد تقویم شمارش طولانی از صفر شمارش می شود. وقوع بعدی تاریخ ۱۳.۰.۰.۰.۰ در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ رخ داد و این روز پایان چرخه ۵۱۲۵ ساله در نظر گرفته شد. عدد ۱۳ نقش مهم و کاملاً ناشناخته ای را در سیستم های تقویم بین المللی ایفا می کند. اعضای جنبش های عصر جدید بر این باور بودند که تحول معنوی مثبت ساکنان زمین در آن روز آغاز خواهد شد. برخی دیگر پیشنهاد کردند که جهان پس از آن به پایان خواهد رسید.

محققان فرهنگ و نجوم مایاها موافق هستند که سال ۲۰۱۲ برای این افراد معنای خاصی نداشت. انقلاب زمستانی در آن روز نیز در دین و فرهنگ مایاها نقش مهمی نداشت. در پیش‌بینی‌های مایاها، آزتک‌ها و دیگر مردمان میان‌آمریکایی، هیچ اشاره‌ای به رویداد ناگهانی یا مهمی که در سال ۲۰۱۲ اتفاق می‌افتد وجود ندارد. مایاهای مدرن نیز این تاریخ را مهم نمی‌دانستند. بنابراین، تمام تبلیغات رسانه ای درباره پایان جهان در سال ۲۰۱۲ به سختی قابل توجیه بود.

علاوه بر این، سنگ خورشید آزتک، که اغلب در این مناسبت نمایش داده می شد، به اشتباه معرفی شد. این سنگ هیچ ربطی به تقویم شمارش طولانی ندارد، اما افسانه پنج خورشید را ارائه می دهد، که تاریخ جهان از نظر آزتک ها است. در مورد چرخه های جهان و بلایای طبیعی می گوید، اما به هیچ وجه به سال ۲۰۱۲ اشاره نمی کند. پس هدف از این همه هیاهو چه بود؟ پس از مطالعه این مطالعه، پاسخ این سوال را خواهید فهمید.

تقویم حاب و تزلکین

مایاها از سه سیستم تاریخ گذاری مختلف به طور موازی استفاده می کردند: تقویم شمارش طولانی، هاب (تقویم مدنی) و تزولکین (تقویم الهی). مایاها همه تاریخ ها را با استفاده از این سه تقویم ثبت کردند، برای مثال، به این ترتیب:
۶.۳.۱۰.۹.۰، ۲ Ajaw، ۳ Keh (تقویم شمارش طولانی، تزولکین، هاب).

از میان این تقویم ها، فقط هاب اشاره مستقیم به طول سال دارد. هاب تقویم مدنی مایاها بود. شامل ۱۸ ماه ۲۰ روزه بود که به دنبال آن ۵ روز دیگر به نام عائب بود. این به طول سال ۳۶۵ روز می دهد. اگرچه تقویم هاب فقط ۳۶۵ روز بود، اما مایاها می دانستند که سال در واقع کسری از روز بیشتر است. تقویم هاب احتمالاً برای اولین بار در حدود ۵۵۰ قبل از میلاد مورد استفاده قرار گرفت.

تقویم مقدس مایا تزولکین نامیده می شد. تاریخ تزولکین ترکیبی از یک ماه از ۲۰ روز نامگذاری شده و یک هفته از ۱۳ روز شماره گذاری شده است. حاصل ضرب ۱۳ ضربدر ۲۰ برابر با ۲۶۰ است، بنابراین تزولکین ۲۶۰ روز منحصر به فرد می دهد. تقویم ۲۶۰ روزه قدیمی ترین و مهم ترین سیستم تقویم در نظر گرفته می شود. هدف اصلی چنین تقویمی که هیچ ارتباط آشکاری با هیچ چرخه نجومی یا ژئوفیزیکی ندارد، دقیقاً مشخص نیست. چرخه ۲۶۰ روزه توسط اکثر فرهنگ ها در آمریکای مرکزی پیش از کلمبیا - از جمله فرهنگ های قبل از مایاها - استفاده می شد. تزولکین احتمالاً در اوایل هزاره اول قبل از میلاد توسط Zapotecs یا اولمک ها اختراع شد. آزتک ها و تولتک ها مکانیک تقویم مایاها را بدون تغییر پذیرفتند، اما نام روزهای هفته و ماه ها را تغییر دادند. این سیستم تقویم مشخصه اقوام بین‌النهرین بود و در مناطق دیگر مورد استفاده قرار نمی‌گرفت.

دور تقویم

مایاهای باستان شیفتگی به چرخه های زمان داشتند. آنها تزولکین ۲۶۰ روزه را با هاب ۳۶۵ روزه در یک چرخه هماهنگ به نام دور تقویم ترکیب کردند. کوچکترین عددی که می توان به طور مساوی بر ۲۶۰ و ۳۶۵ تقسیم کرد ۱۸۹۸۰ است، بنابراین دور تقویم ۱۸۹۸۰ روز یا نزدیک به ۵۲ سال به طول انجامید. اگر امروز، برای مثال، "۴ Ahau، ۸ Cumhu" باشد، روز بعد با "۴ Ahau، ۸ Cumhu" نزدیک به ۵۲ سال بعد خواهد بود. تقویم هنوز توسط بسیاری از گروه ها در ارتفاعات گواتمالا استفاده می شود. در میان آزتک ها، پایان دور تقویم، زمان وحشت عمومی بود، زیرا آنها معتقد بودند که در پایان هر چرخه ای خدایان ممکن است جهان را نابود کنند. هر ۵۲ سال، سرخپوستان چهار طرف آسمان را به دقت تماشا می کردند. هر ۵۲ سال، آنها مشتاقانه منتظر بازگشت خدایان بودند.

در پایان دور تقویم ۵۲ ساله، آیین های مراسم آتش نو اجرا شد. هدف آنها چیزی جز تجدید خورشید و تضمین چرخه ۵۲ ساله دیگر نبود. مراسم آتش جدید به آزتک ها محدود نمی شد. در واقع این یک آیین باستانی و گسترده بود. آخرین مراسم آتش جدید تحت حکومت آزتک ها احتمالاً از ۲۳ ژانویه تا ۴ فوریه ۱۵۰۷ (۱۲ سال قبل از ورود اسپانیایی ها) برگزار شد. آخرین روز دور تقویم فعلی ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۶ خواهد بود.(مرجع)

بومیان آمریکا بر این باور بودند که قبل از پایان هر چرخه ۵۲ ساله، ممکن است خدایان برای نابودی زمین به زمین بازگردند. باوری آنقدر احمقانه که به سختی می توان چنین چیزی را به دست آورد. و اگر رسیدن به آن سخت باشد، شاید در نهایت حقیقتی در آن وجود داشته باشد؟ تا زمانی که خودمان آن را بررسی نکنیم متوجه نمی شویم. تاریخ پایان ۱۳ دوره گذشته به شرح زیر است:

بیایید نگاهی به سالهای پایان دوره ذکر شده در بالا بیندازیم. آیا هیچ کدام از آنها را با یک فاجعه مرتبط می دانید؟ من فکر می کنم حداقل یکی از آنها را باید.

بزرگترین بیماری همه گیر

بزرگترین فاجعه در تاریخ بشر، مرگ سیاه بود، یعنی همه گیری طاعون که ۷۵ تا ۲۰۰ میلیون نفر را کشت. تاریخ شروع و پایان آفت به طور واضح مشخص نیست، اما بیشترین شدت آن در سال های ۱۳۴۷-۱۳۵۱ بود. این درست قبل از پایان چرخه ۵۲ ساله است! جالبه، نه؟ این چرخه برای مایاها و آزتک ها مدت ها قبل از شیوع طاعون در اروپا شناخته شده بود، اما آنها به نوعی توانستند به جکپات برسند. شاید این فقط یک تصادف باشد...

اپیدمی تنها یکی از بسیاری از مشکلاتی بود که مردم در آن سال ها باید با آن دست و پنجه نرم می کردند. در زمان طاعون نیز زلزله های شدیدی رخ داد. به عنوان مثال، در ۲۵ ژانویه ۱۳۴۸، زمین لرزه ای به مرکزیت فریولی (شمال ایتالیا) در سراسر اروپا احساس شد. ذهن‌های معاصر زلزله را با مرگ سیاه پیوند می‌دادند و این ترس را در مورد فرارسیدن آخرالزمان کتاب مقدس تشدید می‌کردند. در این زمان زلزله های بیشتری نیز رخ داد. در دی ماه ۱۳۴۹ زمین لرزه شدید دیگری شبه جزیره آپنین را لرزاند. در مارس همان سال نیز زلزله ای در انگلستان رخ داد و در سپتامبر در جایی که ایتالیا کنونی نامیده می شود دوباره. دومی منجر به آسیب جدی به کولوسئوم رومی شد. روایات وقایع نگاران که در فصل مرگ سیاه به تفصیل شرح خواهم داد، حکایت از آن دارد که سلسله مصیبت ها با یک فاجعه بزرگ در هندوستان در شهریور ۱۳۴۷ آغاز شد. بنابراین، آشفته ترین دوره حدود ۳.۵ سال قبل از پایان آغاز شد. از دور تقویم و ۲ سال بعد به پایان رسید، یعنی حدود ۱.۵ سال قبل از پایان آن.

آیا این فقط تصادفی بود که طاعون در این سال ها رخ داد یا آزتک ها دانش سری داشتند که ما نداریم؟ برای پی بردن به این موضوع، باید به فجایع بزرگ دیگری نگاه کنیم. اگر درست است که خدایان هر ۵۲ سال یک بار سعی می کنند زمین را نابود کنند، پس باید آثار این ویرانی ها در تاریخ قابل ردیابی باشد. بیایید ببینیم آیا هیچ فاجعه تاریخی بزرگ دیگری درست قبل از پایان چرخه ۵۲ ساله رخ داده است یا خیر. احتمال اینکه یک فاجعه خاص به طور تصادفی در این دوره اتفاق بیفتد، حداقل است. احتمال وقوع آن در همان سال چرخه به اندازه ۱ در ۵۲ (۲%) است. بنابراین ما به سرعت بررسی خواهیم کرد که آیا همزمانی طاعون با تقویم مایاها فقط یک تصادف است یا چیزی بیش از آن بوده است.

بزرگترین زلزله

پس بیایید بررسی کنیم که بزرگترین زمین لرزه در کدام سال رخ داده است، یعنی همان سالی که بیشترین تعداد قربانیان را گرفت. به نظر می رسد که زلزله رکورد در قرن شانزدهم در استان شانشی (چین) رخ داده است. در آن زمان ۸۳۰۰۰۰ نفر جان باختند! این یک قتل عام تمام عیار بود، و ما باید به خاطر داشته باشیم که این قتل عام در زمانی اتفاق افتاد که بیش از ده برابر کمتر از امروز مردم در جهان وجود داشت. تلفات نسبت به جمعیت جهان به اندازه ای بود که گویی امروز ۱۳.۶ میلیون نفر مرده اند! این فاجعه دقیقاً در ۲ فوریه ۱۵۵۶ رخ داد، یعنی ۳ سال قبل از پایان دور تقویم! احتمال اینکه بزرگترین زلزله به طور تصادفی در همان سال قبل از پایان چرخه به عنوان بزرگترین بیماری همه گیر رخ دهد بسیار کم بود. و با این حال، با معجزه ای این اتفاق افتاد!

قوی ترین فوران آتشفشانی

حالا بیایید به نوع دیگری از فاجعه نگاه کنیم. در مورد فوران های آتشفشانی چطور؟ قدرت فوران های آتشفشانی با شاخص انفجار آتشفشانی (VEI) اندازه گیری می شود - یک سیستم طبقه بندی که تا حدودی شبیه به مقیاس بزرگی برای زلزله است.

این مقیاس از ۰ تا ۸ متغیر است و هر درجه VEI متوالی ۱۰ برابر بیشتر از قبلی است. "۰" ضعیف ترین انفجار است، تقریبا نامحسوس. و "۸" یک انفجار "بسیار عظیم" است که می تواند آب و هوا را در سراسر زمین تغییر دهد و حتی منجر به انقراض دسته جمعی گونه ها شود. آخرین فوران با بالاترین درجه تقریباً ۲۶.۵ هزار سال پیش رخ داده است. البته نمی توان سال دقیق آن را مشخص کرد. بنابراین، بیایید فقط فوران هایی را در نظر بگیریم که سال دقیق آن مشخص است.

قوی ترین فوران از این نوع فوران آتشفشان اندونزی تامبورا بود که حدود دویست سال پیش رخ داد. این نه تنها قوی ترین طغیان، بلکه غم انگیزترین بود. تخمین زده می شود که ۱۰۰۰۰۰ نفر بر اثر ریزش آذرآواری یا گرسنگی و بیماری متعاقب آن جان خود را از دست دادند. قدرت فوران VEI-۷ (فوق عظیم) ارزیابی شد. این انفجار چنان شدید بود که در فاصله ۲۰۰۰ کیلومتری (۱۲۰۰ مایلی) شنیده شد. این احتمالا قوی ترین فوران در چند هزار سال اخیر بوده است! فوران تامبورا هزاران تن آئروسل (ترکیبات گاز سولفیدی) را به اتمسفر فوقانی (استراتوسفر) پرتاب کرد. گازهای سطح بالا که نور خورشید را منعکس می کنند، باعث خنک شدن گسترده به نام زمستان آتشفشانی با باران های شدید، بارش برف در ماه های ژوئن و جولای در نیمکره شمالی، شکست گسترده محصولات کشاورزی و متعاقبا قحطی شدند. به همین دلیل، سال بعد از فوران به نام سال بدون تابستان شناخته می شود.

سال بدون تابستان در نقاشی ویلیام ترنر به تصویر کشیده شده است.

آتشفشان تامبورا در ۱۰ آوریل ۱۸۱۵ فوران کرد. این ۳ سال و ۷ ماه قبل از پایان چرخه ۵۲ ساله بود! ضربه ای دیگر به چشم گاو نر! قول می دهم دیگر خدایان آزتک را دست کم نگیرم. الان دارم ازشون میترسم...

احتمال تصادف

بیایید با آرامش به آنچه در اینجا در حال رخ دادن است فکر کنیم. از زمان های بسیار قدیم، بومیان آمریکا چرخه های ۵۲ ساله را با دقت علامت گذاری می کردند و معتقد بودند که در نقطه ای قبل از پایان این چرخه، خدایان ممکن است از کوره در رفته و زمین را نابود کنند. می دانیم که همه فرهنگ های باستانی باورهای عجیبی داشتند، اما اتفاقاً تاریخ فجایع تاریخی به نوعی باورهای آمریکایی های باستان را تأیید می کند. هر سه فاجعه بزرگ در یک سال از چرخه ۵۲ ساله رخ داد!

حالا بیایید این احتمال را محاسبه کنیم که این فقط یک تصادف بوده است. این چرخه ۵۲ سال است. احتمال وقوع بدترین بیماری همه گیر درست قبل از پایان چرخه بستگی به این دارد که چند سال از این چرخه به عنوان پایان چرخه در نظر گرفته شود. فرض کنید ۵ سال گذشته است. در این مورد، احتمال ضربه ۵ در ۵۲ (۱۰٪) است. و احتمال وقوع بزرگترین زلزله در همان سال چرخه ۱ در ۵۲ (۲%) است. اما از آنجایی که مجموعه فجایع در دوران مرگ سیاه ۲ سال به طول انجامید، باید فرض کنیم که دوره بلایای طبیعی نیز ۲ سال طول بکشد. بر اساس این تخمین های محافظه کارانه تر، احتمال برخورد با دوره فاجعه ۲ در ۵۲ (۴٪) است. حالا بیایید به شمارش ادامه دهیم. احتمال اینکه بزرگترین فوران آتشفشانی نیز در این دوره ۲ ساله قبل از پایان چرخه رخ دهد، دوباره ۲ در ۵۲ (۴٪) است. بنابراین، احتمال وقوع هر سه رویداد به طور تصادفی در این دوره حاصلضرب همه احتمالات است. بنابراین، برابر است با (۵/۵۲) x (۲/۵۲) x (۲/۵۲) که ۱ در ۷۰۳۰ است! - این احتمال وجود دارد که هر سه فاجعه به طور تصادفی در این دوره رخ داده است. پس نمی توانست تصادفی باشد! حق با آزتک ها بود! بزرگترین فاجعه در واقع هر ۵۲ سال یکبار اتفاق می افتد!

مرگبارترین گردباد

در همان سال از چرخه، سه رویداد غم انگیز رخ داد: طاعون، زلزله، و فوران آتشفشان. خدایان آزتک چه ایده های دیگری برای کشتن مردم ارائه کردند؟ شاید یک گردباد؟ به نظر من بررسی آن ضرری ندارد.

در مورد گردبادها، چهار گردباد غم انگیز در قرن بیستم اتفاق افتاد. این تعجب آور نیست، زیرا در آن زمان میلیاردها نفر در جهان وجود داشتند و بنابراین ایجاد تعداد زیادی تلفات آسان تر بود. گردبادهای قبلی هیچ شانسی برای صدرنشینی در این رتبه ندارند. هیچ یک از این گردبادهای مدرن در پایان چرخه رخ ندادند. اما من فکر می‌کنم که نگاهی به تعداد قربانیان گردباد نسبت به جمعیت جهان در سال فاجعه معنی‌دارتر باشد.

مرگبارترین گردباد نسبت به جمعیت جهان، گردبادی بود که در قرن شانزدهم به بندر بزرگ مالت برخورد کرد.(مرجع) به عنوان یک آبراهه شروع شد و چهار گالی را غرق کرد و بیش از ۶۰۰ نفر را کشت. تاریخ های مختلفی برای این فاجعه وجود دارد: از ۱۵۵۱ تا ۱۵۵۶. من به دقت منابع این تاریخ ها را بررسی کردم و متوجه شدم که معتبرترین تاریخ برای این رویداد تاریخی است که در کتاب یافت می شود. „Histoire de Malte” از سال ۱۸۴۰.(مرجع, مرجع) و آن ۲۳ سپتامبر ۱۵۵۵ است. بنابراین این گردباد بزرگ ۳ سال و ۴ ماه قبل از پایان چرخه ظاهر شد! این یکی دیگر از فاجعه های مرتبط با چرخه ۵۲ ساله فجایع است. احتمال تصادفی بودن همه اینها، طبق محاسبات من، به ۱ در ۱۸۳۰۰۰ کاهش می یابد.

شایان ذکر است که در همان ماه با وقوع گردباد در مالت، زلزله شدیدی در کشمیر رخ داد که در آن ۶۰۰ نفر نیز کشته شدند.(مرجع) در جریان آن زمین لرزه، حرکات پوسته زمین به حدی بود که طبق گزارش ها، دو روستا به سمت دیگر رودخانه منتقل شدند. همچنین توجه داشته باشید که هر دوی این فجایع تنها ۴ ماه قبل از بزرگترین زلزله (زلزله شانشی ۱۵۵۶) اتفاق افتاده است. خدایان باید در آن زمان به شدت عصبانی بوده باشند.

سالهای فاجعه

سلسله زمین لرزه ها در دوران مرگ سیاه از اواسط سال ۴۹ چرخه تا اواسط سال ۵۱ چرخه ۵۲ ساله به طول انجامید. من معتقدم که این دوره طولانی تقریباً ۲ ساله از هر چرخه با افزایش قابل توجه خطر بلایای مختلف مشخص می شود. بیشترین شدت بلایای طبیعی در اواسط این دوره یعنی در پنجاهمین سال چرخه رخ می دهد. در دوره های قبلی، اواسط دوره فجایع در سال های زیر بود:

۱۳۴۸ – ۱۴۰۰ – ۱۴۵۲ – ۱۵۰۴ – ۱۵۵۶ – ۱۶۰۸ – ۱۶۶۰ – ۱۷۱۲ – ۱۷۶۴ – ۱۸۱۶ – ۱۸۶۸ – ۱۹۲۰ – ۱۹۷۲ – ۲۰۲۴

ارزش این را دارد که این اعداد را به نوار آدرس مرورگر منتقل کنید، زیرا ما هر از چند گاهی به آنها نگاه خواهیم کرد. بررسی خواهیم کرد که آیا فاجعه بزرگ دیگری مطابق با این چرخه بوده است یا خیر.

فوران های آتشفشانی

بیایید اکنون به آتشفشان ها برگردیم. ما قبلاً با فوران آتشفشان تامبورا آشنا هستیم، اما بیایید بررسی کنیم که آیا فوران های بزرگ دیگری نیز در طول دوره ۲ ساله فجایع رخ داده است یا خیر. من جدولی آماده کرده ام که تمام فوران های آتشفشانی با قدر VEI-۷ را از قرن ۱۴ نشان می دهد. لیست کوتاه است. به غیر از تامبورا، تنها دو فوران قدرتمند در این دوره وجود داشت.

سال نام آتشفشان VEI حجم (کیلومتر³) شواهد و مدارک
۱۸۱۵تامبورا (اندونزی)۷۱۷۵-۲۱۳(مرجع, مرجع)تاریخی
۱۴۶۵فوران مرموز ۱۴۶۵۷ناشناختههسته های یخ
۱۴۵۲ - ۱۴۵۳کویت (وانواتو)۷۱۰۸(مرجع, مرجع)هسته های یخ
۱۴۶۵

در رتبه دوم فوران آتشفشانی اسرارآمیز ۱۴۶۵ قرار دارد. دانشمندان با مطالعه یخچال های طبیعی دریافته اند که لایه یخچال که در سال ۱۴۶۵ رسوب کرده است حاوی رسوبات آتشفشانی در مقادیر زیادی است. از این، آنها استنباط می کنند که باید فوران بزرگی در آن زمان وجود داشته باشد. با این حال، آتشفشان شناسان نتوانسته اند آتشفشانی را که در آن زمان فوران کرده است، پیدا کنند.

۱۴۵۲ - ۱۴۵۳

در رتبه سوم فوران آتشفشان کویت قرار دارد که ۱۰۸ کیلومتر مکعب گدازه و خاکستر را به هوا پرتاب کرد. فوران بزرگ آتشفشان کووه در وانواتو در جنوب اقیانوس آرام متعاقباً منجر به خنک شدن جهانی شد. این فوران بیش از هر رویداد دیگری در ۷۰۰ سال گذشته سولفات آزاد کرد. هسته های یخ نشان می دهد که آتشفشان در اواخر سال ۱۴۵۲ یا اوایل سال ۱۴۵۳ فوران کرده است. ممکن است فوران برای چندین ماه ادامه داشته باشد. این فوران دقیقا در دوره ی فجایع اتفاق افتاد! بنابراین ما تأیید بیشتری بر این نظریه داریم که طبق آن فجایع بزرگ به صورت چرخه ای اتفاق می افتد. و این هنوز تمام نیست...

زمین لرزه ها

برگردیم به زلزله. من با دقت فهرستی از غم انگیزترین فجایع از این نوع را تهیه کرده ام. من زمین لرزه های ۱۰۰۰ سال اخیر را در نظر گرفته ام، زیرا می توان تاریخ وقایع این دوره را قابل اعتماد دانست. در جدول، تمام زمین لرزه هایی را که حداقل ۲۰۰۰۰۰ نفر در آن جان خود را از دست داده اند ذکر کرده ام. برای شفافیت، اضافه می‌کنم که در این فهرست، زلزله‌هایی که بر اساس برخی داده‌ها تعداد کشته‌شدگان از ۲۰۰ هزار نفر فراتر رفته است، درج نمی‌شود، اما با بررسی دقیق، این ارقام بیش از حد برآورد شده است. چنین رویدادهایی عبارتند از: زلزله هائیتی (۲۰۱۰) - ۱۰۰۰۰۰ تا ۳۱۶۰۰۰ تلفات (این رقم بالاتر از تخمین های دولتی است که به طور گسترده به افزایش عمدی متهم شده اند).(مرجع) تبریز (۱۷۸۰);(مرجع) تبریز (۱۷۲۱);(مرجع) سوریه (۱۲۰۲);(مرجع) حلب (۱۱۳۸).(مرجع) ستون سمت راست تعداد تلفات را نسبت به جمعیت جهان نشان می دهد که اگر زلزله ای مشابه امروز اتفاق بیفتد، چند نفر جان خود را از دست خواهند داد.

سال نام رخداد شمار کشته شدگان
۱۵۵۶ (ژانويه)زلزله شانشی (چین)۸۳۰۰۰۰(مرجع)۱۳.۶ میلیون
۱۵۰۵ (ژوئن)زلزله لو موستانگ (نپال)۳۰ درصد از جمعیت نپال(مرجع)۸.۶ میلیون
۱۹۲۰ (دسامبر)زلزله هایوان (چین)۲۷۳,۴۰۰(مرجع)۱.۱ میلیون
۱۱۳۹ (سپتامبر)زلزله گنجه (آذربایجان)۲۳۰۰۰۰–۳۰۰۰۰۰(مرجع)۵-۷ میلیون
۱۹۷۶ (ژوئیه)زلزله تانگشان (چین)۲۴۲,۴۱۹(مرجع)۰.۴۶ میلیون
۲۰۰۴ (دسامبر)سونامی اقیانوس هند (اندونزی)۲۲۷.۸۹۸(مرجع)۰.۲۷ میلیون
۱۳۰۳ (سپتامبر)زلزله هنگ دونگ (چین)بیش از ۲۰۰۰۰۰(مرجع)۳.۶ میلیون
۱۵۰۵

زمین لرزه لو موستانگ در نپال رخ داد و جنوب چین را تحت تاثیر قرار داد. اطلاعات بسیار کمی در مورد این رویداد وجود دارد. مشخص نیست دقیقا چه تعداد تلفات داشته است. بر اساس منابع معاصر، حدود ۳۰ درصد از جمعیت نپال در این زلزله جان خود را از دست دادند. امروز، ۸.۶ میلیون نفر خواهد بود. در قرن شانزدهم، حداقل باید ۵۰۰۰۰۰ نفر بوده باشد که احتمالاً آن را به یکی از مرگبارترین زمین لرزه های تاریخ تبدیل کرده است. این زمین لرزه در سال ۱۵۰۵ اتفاق افتاد که دقیقاً در دوره ۲ ساله بلایای طبیعی است!

۱۹۲۰

زمین لرزه Haiyuan به بزرگی ۸.۶ ریشتر باعث رانش زمین در استان گانسو (چین) شد و ۲۷۳۴۰۰ کشته بر جای گذاشت. بیش از ۷۰۰۰۰ نفر تنها در شهرستان هایوان جان خود را از دست دادند که ۵۹ درصد از کل جمعیت این شهرستان را تشکیل می دهد. این زلزله غم انگیزترین زمین لغزش تاریخ را رقم زد و جان بیش از ۳۲۵۰۰ نفر را گرفت.(مرجع) این زمین لرزه هم در دوران بلایای طبیعی اتفاق افتاد!

۱۱۳۹

زلزله گنجه یکی از بدترین حوادث لرزه ای تاریخ بود. بر امپراتوری سلجوقیان و پادشاهی گرجستان (آذربایجان و گرجستان امروزی) تأثیر گذاشت. تخمین ها از تعداد کشته ها متفاوت است، اما حداقل ۲۳۰۰۰۰ نفر است. این فاجعه ۳ سال و ۷ ماه قبل از پایان دور تقویم رخ داد که باز هم در دوره فاجعه است!

هر چهار زمین لرزه بزرگ در دوره ۲ ساله فجایع رخ داده است! سه مورد از آنها نیز از نظر جمعیت جهان بزرگترین بودند. زلزله های کوچکتر در سال های کاملاً تصادفی اتفاق افتاده است.

۱۹۷۶

بر اساس برآوردهای مختلف، بین ۱۰۰۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰۰ نفر در زلزله تانگشان جان باختند. این بالاترین برآوردها بسیار اغراق آمیز بود. اداره لرزه نگاری دولتی چین اعلام کرد که ۲۴۲۴۱۹ نفر در این زمین لرزه جان خود را از دست دادند که نشان دهنده آمار رسمی گزارش شده توسط خبرگزاری دولتی شین هوا است. اداره زلزله چین نیز ۲۴۲۷۶۹ کشته را نسبت داده است. این زمین لرزه در دوران مدرن و با جمعیت بسیار زیاد اتفاق افتاده است، بنابراین آمار تلفات زیاد است. با این حال، نسبت به جمعیت جهان، تلفات به اندازه زلزله های فوق قابل توجه نبود.

۲۰۰۴

سونامی اقیانوس هند رویدادی است که بیشتر ما آن را به یاد داریم. در این مورد، زلزله علت مستقیم مرگ نبود، بلکه موج بزرگی بود که به راه انداخت. افراد در ۱۴ کشور مختلف جان خود را از دست دادند که بیشتر آنها در اندونزی بودند.

۱۳۰۳

زمین لرزه بسیار غم انگیز هنگ دونگ در قلمرو امپراتوری مغول (چین امروزی) رخ داد.

طوفان های ژئومغناطیسی

اکنون که می دانیم فجایع روی زمین به صورت چرخه ای اتفاق می افتند، باید بررسی کنیم که آیا چرخه فجایع روی رویدادهای فضا، مانند شراره های خورشیدی نیز تأثیر می گذارد یا خیر. اما ابتدا اجازه دهید اطلاعاتی را که برای درک این موضوع لازم است به شما ارائه دهم.

شراره خورشیدی آزاد شدن ناگهانی مقدار زیادی انرژی توسط خورشید است که در اثر ناپدید شدن موضعی میدان مغناطیسی ایجاد می شود. شعله ور انرژی را به شکل امواج الکترومغناطیسی و جریان های ذرات (الکترون ها، پروتون ها و یون ها) حمل می کند. در طول شراره های خورشیدی، یک خروج جرم تاجی (CME) ممکن است رخ دهد. این ابر عظیمی از پلاسما است که توسط خورشید به فضای بین سیاره ای پرتاب می شود. این ابرهای پلاسمایی عظیم فاصله بین خورشید و زمین را در چند ساعت تا چند روز طی می کنند.

هنگامی که یک پرتاب جرم تاج به زمین می رسد، باعث اختلال در میدان مغناطیسی زمین می شود که به آن طوفان ژئومغناطیسی می گویند. سپس شفق ها در نزدیکی قطب ها در آسمان ظاهر می شوند. طوفان های ژئومغناطیسی شدید می توانند به شبکه های برق در مناطق وسیع آسیب بزنند، ارتباطات رادیویی را مختل کنند و به ماهواره ها آسیب برسانند.

فرکانس شراره های خورشیدی و طوفان های ژئومغناطیسی به فاز فعالیت خورشیدی بستگی دارد و این به صورت چرخه ای متفاوت است. چرخه خورشیدی حدود ۱۱ سال طول می کشد. گاهی کمی کوتاهتر و گاهی کمی طولانی تر. چرخه با حداقل فعالیت خورشیدی شروع می شود و پس از حدود ۳ تا ۵ سال به حداکثر خود می رسد. پس از آن، فعالیت برای حدود ۶-۷ سال کاهش می یابد تا زمانی که چرخه خورشیدی بعدی شروع شود. در فاز ماکزیمم، خورشید دچار معکوس شدن قطب های مغناطیسی می شود. این بدان معناست که قطب شمال مغناطیسی خورشید با قطب جنوب عوض می شود. همچنین می توان گفت که این چرخه ۱۱ ساله نیمی از چرخه ۲۲ ساله است که پس از آن قطب ها به موقعیت اولیه خود باز می گردند.

فعالیت خورشیدی در تاریخ

در مواقعی نزدیک به حداقل خورشیدی، فعالیت خورشید کم است. این با تعداد کم لکه های خورشیدی آشکار می شود. در طول حداکثر خورشیدی، فعالیت خورشیدی قوی تر است و نقاط زیادی وجود دارد. این زمانی است که تعداد زیادی شعله های خورشیدی و پرتاب جرم تاج رخ می دهد. شعله های خورشیدی با هر اندازه مشخصی در حداکثر خورشیدی ۵۰ برابر بیشتر از حداقل است.

من شدیدترین طوفان های ژئومغناطیسی را که تاکنون ثبت شده است پیدا کرده ام و آنها را در جدول زیر فهرست کرده ام. بیایید بررسی کنیم که آیا وقوع آنها مربوط به چرخه ۵۲ ساله است یا خیر. شایان ذکر است که لیست طوفان های ژئومغناطیسی بزرگ گاهی شامل طوفان هایی مانند رویداد روز باستیل (ژوئیه ۲۰۰۰) و طوفان های خورشیدی هالووین (اکتبر ۲۰۰۳) می شود. با این حال، پس از بازرسی دقیق،(مرجع, مرجع) من متوجه شدم که این دو طوفان به شدت آنهایی که در جدول نشان داده شده است نبودند.

سال نام رخداد زمان رسیدن به حداکثر خورشیدی(مرجع)
۱۸۵۹ (سپتامبر)رویداد کارینگتون۵ ماه قبل (فوریه ۱۸۶۰)
۱۹۲۱ (مه)ابرطوفان راه آهن نیویورک۳ سال و ۹ ماه بعد (اوت ۱۹۱۷)
۱۷۳۰ (فوریه)طوفان خورشیدی ۱۷۳۰۱-۲ سال پس از (۱۷۲۸)
۱۹۷۲ (اوت)طوفان خورشیدی ۱۹۷۲۳ سال و ۹ ماه بعد (نوامبر ۱۹۶۸)
۱۹۸۹ (مارس)قطع برق کبک در سال ۱۹۸۹۸ ماه قبل (نوامبر ۱۹۸۹)
۱۸۵۹

رویداد کارینگتون در بسیاری از معیارها شدیدترین طوفان خورشیدی بود که تاکنون ثبت شده است. بر اساس گزارش ها، دستگاه های تلگراف اپراتورها را برق گرفت و باعث آتش سوزی های کوچک شد. شدت طوفان به حدی بود که شفق قطبی حتی در مناطق گرمسیری قابل مشاهده بود.

۱۹۲۱
روزنامه نقطه خورشید شفق قطبی سیم ها را فلج می کند
متعلق به سال ۱۹۲۱

ابرطوفان راه آهن نیویورک شدیدترین طوفان ژئومغناطیسی قرن بیستم بود. دورترین شفق به سمت استوا (کمترین عرض جغرافیایی) تا کنون ثبت شده است. این رویداد نام خود را از اختلال حرکت قطارها در شهر نیویورک به دنبال آتش سوزی در برج مراقبت و ایستگاه تلگراف گرفته است. فیوزها و وسایل برقی سوخت. باعث قطعی کامل ارتباطات چند ساعته شد. اگر طوفان ۱۹۲۱ امروز رخ می داد، تداخل گسترده ای در سیستم های تکنولوژیکی متعدد ایجاد می شد و این امر کاملاً قابل توجه بود و اثراتی از جمله خاموشی برق، خرابی مخابرات و حتی از بین رفتن برخی از ماهواره ها را به همراه داشت. اکثر کارشناسان رویداد ۱۸۵۹ را قوی ترین طوفان ژئومغناطیسی تاریخ می دانند. اما داده های جدید حاکی از آن است که طوفان می ۱۹۲۱ می توانست از نظر شدت با رویداد کارینگتون برابری کند یا حتی آن را تحت الشعاع قرار دهد.(مرجع) و از همه جالبتر، این طوفان مغناطیسی درست در دوره فجایع مورد انتظار رخ داده است!

۱۷۳۰

طوفان خورشیدی سال ۱۷۳۰ حداقل به اندازه رویداد سال ۱۹۸۹ شدید بود، اما شدت کمتری نسبت به رویداد کارینگتون داشت.(مرجع)

۱۹۷۲

طوفان خورشیدی سال ۱۹۷۲ شدیدترین رویداد ذرات خورشیدی با برخی معیارها بود. سریعترین حمل و نقل CME ثبت شد. این خطرناک ترین طوفان ژئومغناطیسی در دوران پروازهای فضایی بود. این امر باعث اختلالات شدید تکنولوژیکی و انفجار تصادفی مین های دریایی متعددی شد که به صورت مغناطیسی فعال شده بودند.(مرجع) این طوفان نیز در سال مربوط به چرخه ۵۲ ساله فجایع رخ داد!

۱۹۸۹

قطع برق کبک در سال ۱۹۸۹ از برخی جهات شدیدترین طوفان دوران پروازهای فضایی بود. شبکه برق استان کبک (کانادا) را تعطیل کرد.

از پنج بزرگترین طوفان ژئومغناطیسی ثبت شده، سه طوفان بسیار نزدیک به حداکثر فعالیت خورشیدی رخ داده است. طوفان های ۱۸۵۹ و ۱۹۸۹ تنها چند ماه قبل از حداکثر خورشیدی رخ داد. طوفان ۱۷۳۰ نیز نزدیک به زمان بزرگترین فعالیت، یعنی ۱-۲ سال پس از حداکثر رخ داد (داده های دقیقی از این دوره در دسترس نیست). می بینیم که زمان وقوع این سه طوفان مطابق با چرخه شناخته شده ۱۱ ساله خورشیدی است.

در مقابل، دو طوفان دیگر در دوره‌هایی با فعالیت کم خورشیدی، مدت‌ها پس از حداکثر نقطه خورشیدی، در زمانی نزدیک‌تر به حداقل رخ دادند. این دو طوفان اصلاً با چرخه ۱۱ ساله خورشیدی مرتبط نبودند. و نکته جالب این است که هر دو طوفان درست قبل از پایان چرخه ۵۲ ساله شناخته شده برای بومیان آمریکا رخ داده است! به نظر می رسد که قدرت خدایان آنها بسیار فراتر از زمین است و همچنین می تواند باعث ایجاد شراره های بزرگ در خورشید شود!

شهاب

در اینجا قابل ذکر است که یک پدیده غیرعادی در ۱۰ آگوست ۱۹۷۲، یعنی در جریان طوفان بزرگ ژئومغناطیسی رخ داد. در آن روز شهاب سنگی در آسمان ظاهر شد که روی زمین نیفتاد، بلکه به فضا بازگشت. این یک پدیده بسیار نادر است که تاکنون تنها چند بار مشاهده شده است. گلوله آتشین بین ۳ تا ۱۴ متر از فاصله ۵۷ کیلومتری (۳۵ مایلی) از سطح زمین عبور کرد. با سرعت ۱۵ کیلومتر بر ثانیه (۹.۳ مایل بر ثانیه) بر فراز یوتا (ایالات متحده آمریکا) وارد جو زمین شد، سپس به سمت شمال گذشت و بر فراز آلبرتا (کانادا) از جو خارج شد.

AMAZING Daytime Earthgrazing Meteor! Awesome video footage!

من فکر می کنم این پدیده ممکن است ربطی به مغناطیس داشته باشد. این حادثه در جریان یک طوفان ژئومغناطیسی رخ داد. علاوه بر این، شهاب سنگ از جو در قلمرو کانادا، درست در مجاورت قطب شمال مغناطیسی زمین، جایی که میدان مغناطیسی زمین قوی‌ترین است، منعکس شد. این احتمال وجود دارد که این شهاب مغناطیسی شده باشد و توسط میدان مغناطیسی زمین دفع شده باشد.

جدول زمانی فاجعه ها

حال بیایید یکی یکی بررسی کنیم که در هر دوره از فجایع چه اتفاقی افتاده است. یک بار دیگر، سال‌هایی را می‌آورم که در آن‌ها بیشترین شدت بلایا انتظار می‌رود:
۱۳۴۸ – ۱۴۰۰ – ۱۴۵۲ – ۱۵۰۴ – ۱۵۵۶ – ۱۶۰۸ – ۱۶۶۰ – ۱۷۱۲ – ۱۷۶۴ – ۱۸۱۶ – ۱۸۶۸ – ۱۹۲۰ – ۱۹۲۰ – ۲۱
این سالها با یک فاجعه بزرگ همراه است.

۱۳۴۷ – ۱۳۵۱ مهمه گیری مرگ سیاه ۷۵ تا ۲۰۰ میلیون نفر را می کشد. بیشترین شدت اپیدمی در سال ۱۳۴۸ بود.
۱۳۴۸ م۲۵ ژانویه. زلزله بزرگ در فریولی (شمال ایتالیا) بیش از ۴۰۰۰۰ نفر را کشت.
۱۴۵۲ - ۱۴۵۳ مفورانی به بزرگی VEI-۷ آتشفشان کویت در وانواتو بیش از هر رویداد دیگری در ۷۰۰ سال گذشته سولفات آزاد می کند.
۱۵۰۵ م۶ ژوئن. زمین لرزه لو موستانگ حدود ۳۰ درصد از جمعیت نپال را می کشد. این احتمالا دومین زمین لرزه مرگبار تاریخ بوده است.
۱۵۵۵ م۲۳ سپتامبر. گردباد گراند بندر مالت حداقل ۶۰۰ نفر را می کشد. مرگبارترین گردباد از نظر جمعیت جهان بود. در همین ماه زمین در کشمیر به لرزه درآمد.
۱۵۵۶ م۲ فوریه. مرگبارترین زمین لرزه تاریخ با مرکز آن در استان شانشی (چین) رخ داد. ۸۳۰۰۰۰ نفر کشته شدند.
۱۸۱۵ م۱۰ آوریل. فوران آتشفشان تامبورا (اندونزی). شاید قوی ترین فوران آتشفشانی در چند هزار سال اخیر و غم انگیزترین فوران تاریخ (حدود ۱۰۰۰۰۰ تلفات). باعث زمستان آتشفشانی ۱۸۱۶ (به اصطلاح سال بدون تابستان) شد.
۱۸۶۸ م۳۰ ژانویه. یک شهاب سنگ بزرگ در نزدیکی Pułtusk (لهستان) سقوط کرد.(مرجع) این پدیده از بخش بزرگی از اروپا قابل مشاهده بود: از استونی تا مجارستان و از آلمان تا بلاروس. این شهاب سنگ در جو زمین منفجر شد و به ۷۰۰۰۰ قطعه کوچک تبدیل شد. جرم کل قطعات یافت شده ۹ تن است و از این نظر دومین سقوط بزرگ شهاب سنگ ثبت شده (پس از سیخوت آلین در سال ۱۹۴۷ – ۲۳ تن) بود.(مرجع) شهاب سنگ Pułtusk متعلق به کندریت های معمولی است که محتوای آهن بالایی دارند. دانشمندان تشخیص داده اند که این سیارک از کمربند سیارکی واقع بین مریخ و مشتری آمده است.
۱۸۶۸ م۱۳ اوت. زمین لرزه آریکا جنوب پرو را با حداکثر شدت مرکالی XI (افراطی) لرزاند و سونامی مخربی به ارتفاع ۱۶ متر ایجاد کرد که هاوایی و نیوزلند را درنوردید. تخمین زده می شود که تعداد قربانیان از ۲۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰ بسیار متفاوت است.(مرجع)

مشاهده تصویر در اندازه واقعی: ۲۴۷۲ x ۱۷۷۱ پیکسل
۱۹۲۰مزلزله Haiyuan در چین باعث رانش زمین شد. ۲۷۳۴۰۰ نفر می میرند. این سومین زمین لرزه غم انگیز تاریخ و همچنین غم انگیزترین زمین لرزه تاریخ بود.(مرجع)
۱۹۲۱ م۱۳ تا ۱۵ مه. شدیدترین طوفان ژئومغناطیسی قرن بیستم.
۱۹۷۲ م۲ تا ۱۱ آگوست. طوفان ژئومغناطیسی عظیم (یکی از بزرگترین طوفان های ثبت شده تا کنون).
۱۹۷۲ م۱۰ آگوست شهاب بزرگی در آسمان ظاهر شد.
۲۰۲۳–۲۰۲۵ م؟؟؟

جمع بندی

بیشتر فجایع بزرگ در یک دوره ۲ ساله، درست قبل از پایان چرخه ۵۲ ساله رخ داده است. در این دوره کوتاه بود که موارد زیر اتفاق افتاد:
- بزرگترین بیماری همه گیر تاریخ
- چهار زلزله بزرگ
- دو فوران از سه فوران آتشفشانی قوی
- هر دو طوفان ژئومغناطیسی بزرگ که فراتر از حداکثر فعالیت خورشیدی رخ داده است
- نسبتاً مرگبارترین گردباد

احتمال اینکه همه این فجایع تنها به طور تصادفی در این دوره اتفاق بیفتند، یک در میلیون ها نفر است. این اساسا غیرممکن است. می توان مطمئن بود که بزرگترین فاجعه ها به صورت چرخه ای رخ می دهند. شایان ذکر است که چرخه در مورد فجایع کوچک صدق نمی کند.

در طول دوره بلایای طبیعی، شهاب های بزرگ نیز بیشتر از حد معمول ظاهر می شوند. یکی از آنها جو را لمس کرد و در جستجوی ماجراهای بیشتر به فضا پرواز کرد، دیگری در جو منفجر شد و به ده ها هزار قطعه تقسیم شد.

این رویداد که اولین رویداد در رابطه با چرخه ۵۲ ساله بود، فوران آتشفشان تامبورا (۱۸۱۵) بود که ۳ سال و ۷ ماه قبل از پایان چرخه رخ داد. آخرین آن ابرطوفان راه آهن نیویورک (۱۹۲۱) بود که ۱ سال و ۵ ماه قبل از پایان چرخه اتفاق افتاد. بومیان آمریکا یک سال و نیم منتظر ماندند تا مطمئن شوند، قبل از اینکه شروع زمان امن را جشن بگیرند. پس می توان نتیجه گرفت که دوره بلایای طبیعی حدود ۲ سال و ۲ ماه به طول می انجامد.

مرگ سیاه فاجعه ای از همان چرخه بود، اما در مقیاس بسیار بزرگتر. بخش قابل توجهی از بشریت در آن زمان از بین رفت. این اپیدمی با یک سری بلایای طبیعی همراه بود. اولین مورد ۳ سال و ۶ ماه قبل از پایان چرخه اتفاق افتاد و آخرین - ۱ سال و ۶ ماه قبل از پایان. این بدان معنی است که زمان وقوع سلسله بلایای طبیعی بسیار دقیق با دوره وقوع فجایع همزمان است.

مایاها نجومی توسعه یافته داشتند و مدتها از وجود چرخه فاجعه آگاه بودند. با این حال، نجوم مدرن بدون شک حتی بهتر توسعه یافته است. چیزی نیست که از نظر دانشمندان امروزی پنهان بماند. بنابراین، راز فاجعه های چرخه ای قطعا برای آنها کاملاً شناخته شده است. تفاوت این دو تمدن در این است که نخبگان سرخپوست آمریکا دانش خود را با جامعه به اشتراک می گذاشتند، در حالی که نزد ما دانش ارزشمند فقط در اختیار حاکمان است. مردم عادی فقط می دانند که برای کارکردن و پرداخت مالیات به چه چیزهایی نیاز دارند. دانش در مورد فاجعه های چرخه ای از ما دور مانده است.

سیاره ایکس؟

اگر چرخه ای از فاجعه وجود دارد، پس باید دلیلی نیز برای آن وجود داشته باشد. پدیده‌هایی مانند شعله‌های خورشیدی و سقوط شهاب‌سنگ‌ها نشان می‌دهند که علل این چرخه را باید در خارج از زمین جستجو کرد. منبع کیهانی چرخه نیز با نظم غیرعادی آن مشخص می شود، که احتمالاً فقط در فضا یافت می شود - سیارات در چرخه های منظم به دور خورشید می چرخند. بنابراین، باید چیزی در کیهان وجود داشته باشد که به طور منظم ظاهر می شود و با خورشید و زمین تعامل دارد سرخپوستان آمریکا معتقد بودند که خدایان مسئول وقوع فجایع هستند. با این حال، در دوران باستان، خدایان را با سیارات یکی می دانستند. به عنوان مثال، در اساطیر یونان، مهمترین خدایان زئوس بود. همتای او در اساطیر رومی خدای مشتری بود. هر دو خدا با بزرگترین سیاره - مشتری شناخته شدند. بنابراین، من فکر می‌کنم می‌توان فرض کرد که سرخپوستان هنگام صحبت از خدایان فاجعه‌آمیز به سیارات اشاره می‌کنند.

نظریه‌های فاجعه‌باری وجود یک سیاره ناشناخته اضافی را فرض می‌کنند - سیاره X، که قرار است در مداری بسیار کشیده دور خورشید بچرخد. با فرض اینکه چنین سیاره ای واقعا وجود داشته باشد، می توان این نظریه را مطرح کرد که هر ۵۲ سال یک بار به مرکز منظومه شمسی نزدیک می شود. هنگامی که یک جرم آسمانی با جرم بزرگ به زمین نزدیک می شود، آنگاه شروع به تأثیرگذاری بر سیاره ما با گرانش خود می کند و باعث ایجاد فاجعه می شود. نیروی جاذبه زیادی روی صفحات تکتونیکی اثر می گذارد و باعث می شود که آنها شروع به جابجایی کنند. این می تواند وقوع چنین مکرر زمین لرزه ها را در دوره های فاجعه توضیح دهد. فوران های آتشفشانی ارتباط نزدیکی با زلزله دارند. هر دوی این پدیده ها بیشتر در محل اتصال صفحات تکتونیکی رخ می دهند. افزایش فشار در محفظه های ماگما، ناشی از جذب سیاره X، مطمئناً ممکن است باعث فوران آتشفشانی شود.

سیاره X نه تنها زمین، بلکه کل منظومه شمسی را تحت تاثیر قرار می دهد. با تأثیری که بر خورشید دارد، به نحوی باعث شراره های خورشیدی می شود. سیاره X همچنین اجرام کوچکتری را که به دور خورشید می چرخند، مانند شهاب سنگ ها و سیارک ها را جذب می کند. میلیون ها سنگ با اندازه های مختلف در کمربند سیارکی بین مریخ و مشتری می چرخند. شهاب سنگ Pułtusk از آنجا به وجود آمد. به طور معمول، سیارک ها به آرامی به دور خورشید می چرخند، اما وقتی سیاره X در نزدیکی آن ظاهر می شود، شروع به جذب آنها می کند. برخی از شهاب‌سنگ‌ها از مسیر خود خارج می‌شوند و در جهات مختلف در منظومه شمسی پرواز می‌کنند. برخی از آنها به زمین برخورد می کنند. این می تواند سقوط مکرر شهاب سنگ را در طول دوره فجایع توضیح دهد.

سیاره ایکس هر ۵۲ سال یکبار با زمین و منظومه شمسی به صورت چرخه ای تعامل دارد. تاثیر آن هر بار حدود ۲ سال طول می کشد. این همان جایی است که دوره های ۲ ساله فجایع از آنجا شروع می شود. این یک نظریه بسیار ناقص و ناقص است، اما برای فصل اول باید کافی باشد. بعداً به این موضوع بازخواهم گشت و سعی می کنم علت بلایای چرخه ای را به طور کامل بررسی کنم.

فصل بعدی:

سیزدهمین چرخه بلایای طبیعی