ما در جستجوی یک فاجعه جهانی دیگر به گذشته برمی گردیم. در زیر، یک بار دیگر جدولی را با چرخه تنظیم مجدد ارائه می کنم. طبق جدول، واگرایی چرخه ها در سال ۲۱۸۶ قبل از میلاد ۹۵.۱٪ بود که نشان دهنده یک تنظیم مجدد ضعیف احتمالی است. در واقع، تنظیم مجدد در آن سال بسیار قدرتمند بود، به این معنی که چرخه واقعی تنظیم مجدد در آن دوره کمی با داده های جدول تفاوت داشت. چرخه ۶۷۶ ساله نشان می دهد که تنظیم مجدد بعدی در ۲۴۴۶ قبل از میلاد اتفاق می افتد. با این حال، به دلیل تغییر چرخه، اختلاف در سال ۲۴۴۶ قبل از میلاد واقعاً ۳.۵٪ همانطور که در جدول نشان داده شده است نبود، بلکه باید بیشتر بوده باشد. بنابراین در آن زمان نباید تنظیم مجدد انجام شود و در واقع هیچ اطلاعاتی در مورد بلایای آن سال وجود ندارد. با حرکت به سال ۲۸۶۲ قبل از میلاد می رسیم. در اینجا نیز هیچ فاجعه جهانی رخ نداده است، اگرچه برخی اطلاعات می توان دریافت که در آن سال در برخی نقاط زلزله های شدیدی رخ داده است. فاجعه بزرگ بعدی را فقط در هزاره اولیه باید جستجو کنیم.

انتقال ماقبل تاریخ به تاریخ
پایان هزاره چهارم قبل از میلاد نقطه عطفی برای بشریت است، زمانی که دوران پیش از تاریخ به پایان می رسد و دوران باستان آغاز می شود. همچنین زمانی است که ناهنجاری های آب و هوایی جهانی رخ داده است. بنابراین، فکر میکنم ارزش دارد که نگاهی دقیقتر به آنچه در این مدت رخ داده است داشته باشیم. با این حال، به خاطر داشته باشید که شواهد تاریخی بسیار کمی از این دوره باقی مانده است. بیایید نگاهی دقیق تر به سال ۳۱۲۲ قبل از میلاد بیاندازیم که در جدول آورده شده است. واگرایی چرخه ها در اینجا ۵.۲٪ فرض می شود. این مقدار بسیار زیاد است، اما اگر چرخه کمی تغییر کرده باشد، ممکن است تنظیم مجدد در اینجا اتفاق افتاده باشد. در این صورت، باید کمی زودتر از آنچه جدول نشان می دهد شروع شود. دوره فجایع در اینجا در سال های ۳۱۲۲-۳۱۲۰ قبل از میلاد بوده است.

فاجعه جهانی
مطالعات هسته های یخ نشان می دهد که در حدود ۳۲۵۰-۳۱۵۰ قبل از میلاد یک افزایش ناگهانی در غلظت ترکیبات گوگرد در هوا، همراه با کاهش غلظت متان وجود داشت.(مرجع, مرجع) و تقویم دندروکرونولوژیک یک شوک اقلیمی را نشان می دهد که از ۳۱۹۷ قبل از میلاد شروع شده است. حلقه های درخت یک دوره ۷ ساله از شرایط آب و هوایی شدید ناشی از یک فاجعه ناشناخته را ثبت کردند. این شدیدترین ناهنجاری در کل هزاره چهارم قبل از میلاد بود. من معتقدم که امسال باید ۶۴ سال به جلو منتقل شود، همانطور که من تاریخ های دیگر را از این تقویم دندروکرونولوژیک تغییر داده ام. بنابراین معلوم می شود که فاجعه بزرگی در سال ۳۱۳۳ قبل از میلاد روی داده است. این بسیار نزدیک به سال ۳۱۲۲ قبل از میلاد است که در جدول به عنوان سال یک فاجعه جهانی احتمالی آورده شده است. این احتمال وجود دارد که نشانه های دندروکرونولوژیست ها در این ۱۱ سال اشتباه باشد. به هر حال، ما می دانیم که در دوره های ناهنجاری های آب و هوایی، درختان می توانند دو بار در سال برگ و میوه بدهند. گریگوری تورز نوشت که این مورد در دوره طاعون ژوستینیانوس بود. در چنین شرایطی، درختان نیز دو حلقه در سال تولید می کنند و این می تواند منجر به خطا در تاریخ گذاری دندروکرونولوژیکی شود. فرضیه های مختلفی در مورد اینکه چه چیزی می تواند باعث این شوک اقلیمی شده باشد وجود دارد. ممکن است این یک فوران آتشفشانی بوده باشد، اگرچه هیچ فوران شناخته شده ای وجود ندارد که از نظر اندازه و زمان در اینجا مناسب باشد. بسیاری از محققان فاجعهها مشتاقانه به دنبال برخورد یک سیارک بزرگ با زمین در آن زمان هستند.
تغییرات ناگهانی آب و هوا
در آن زمان یک سرمای جهانی و خشکسالی ناگهانی وجود دارد. در دیرینه اقلیم شناسی، این دوره به نوسان پیورا معروف است. نام این پدیده از دره پیورا در سوئیس گرفته شده است، جایی که برای اولین بار در آنجا شناسایی شد. برخی از چشمگیرترین شواهد برای نوسان پیورا از منطقه آلپ می آید، جایی که خنک شدن باعث رشد یخچال ها شده است. مدت زمان نوسان پیورا به طور متفاوتی تعریف شده است. گاهی اوقات بسیار محدود، به سال های حدود ۳۲۰۰-۲۹۰۰ قبل از میلاد،(مرجع) و گاهی بسیار گسترده تر، از حدود ۵.۵ هزار سال قبل از میلاد (۳۵۵۰ قبل از میلاد) یا از حدود ۵.۹ هزار سال قبل از میلاد (۳۹۵۰ قبل از میلاد). در واقع، تمام هزاره چهارم قبل از میلاد با دوره های تکراری سرما و خشکسالی مشخص می شود. این احتمال وجود دارد که هر یک از این سالها مربوط به تنظیم مجدد بوده باشد، زیرا در سالهای ۳۵۳۷ و ۳۹۵۳ قبل از میلاد نیز اختلاف چرخهها کم بوده و ممکن است در آن زمان بازنشانی وجود داشته باشد. در اینجا من فقط بر روی رویدادهای مربوط به تغییرات آب و هوایی ناگهانی در حدود ۵.۲ هزار سال پیش تمرکز خواهم کرد.
رویداد ۵.۲ کیلویی BP در سطح جهانی به عنوان دوره تغییرات ناگهانی آب و هوا شناخته شده است. به گفته دیرینه اقلیم شناسان، این ناشی از یک فاز مثبت طولانی مدت نوسان اقیانوس اطلس شمالی است.(مرجع) آب و هوا در آن زمان بسیار شبیه به آب و هوای رویداد ۴.۲ کیلویی بود. بارندگی های مکرر و شدید در شمال اروپا وجود داشت. بررسیها از ایرلند غربی شواهدی از یک رویداد آب و هوایی شدید، احتمالاً یک رشته طوفان، در حدود ۳۲۵۰-۳۱۵۰ قبل از میلاد نشان میدهد.(مرجع) این مصادف است با مجموعه ای از تأثیرات از سوئیس گرفته تا انگلیس و گرینلند که تغییراتی را در رژیم اقیانوس اطلس نشان می دهد. به نوبه خود، خشکسالی در جنوب وجود داشت. در آفریقا، خشکسالی های مکرر منجر به تشکیل صحرای صحرا در مناطقی شده است که زمانی نسبتا مرطوب و پر از زندگی بودند. در این ویدیو می توانید درباره صحرای سبز بیشتر بدانید: link.

منطقه صحرای امروزی زمانی پوشیده از ساوانا با دریاچه های بزرگ و رودخانه های متعدد بود. حیوانات زیادی در آنجا زندگی می کردند: زرافه، شیر، اسب آبی و همچنین انسان، که با نقاشی های صخره ای که در بسیاری از نقاط بیابان یافت می شود ثابت می شود. آنها توسط افرادی که قبلاً در این منطقه زندگی می کردند پشت سر گذاشته شدند. تا چند هزار سال پیش صحرا مکانی مناسب برای زندگی بود. با این حال، امواج متوالی خشکسالی های طولانی در سراسر هزاره چهارم قبل از میلاد به شکل گیری بیابان منجر شد. مناطق شمال آفریقا دیگر قابل سکونت نبودند. مردم مجبور شدند به دنبال یک مکان جدید، جایی نزدیک آب باشند. آنها شروع به مهاجرت کردند و در نزدیکی رودخانه های بزرگ ساکن شدند.
مهاجرت های بزرگ و ظهور اولین کشورها
به دلیل بیابان شدن تدریجی صحرا، به ویژه در طول رویداد ۵.۲ کیلویی، مردم به طور دسته جمعی سبک زندگی عشایری را کنار گذاشته و به مناطق حاصلخیز مانند دره نیل و بین النهرین نقل مکان کردند. افزایش تراکم جمعیت در این مکان ها منجر به پیدایش اولین جوامع شهری و سلسله مراتبی شد. اولین تمدن ها در مصر، شمال مرکزی چین، در سواحل پرو، در دره سند، بین النهرین و به طور گسترده تر در غرب آسیا شروع به ظهور کردند.(مرجع)
تاریخ مصر باستان با اتحاد مصر علیا و سفلی در حدود ۳۱۵۰ قبل از میلاد آغاز می شود.(مرجع) برای قرن ها، مصر علیا و سفلی دو نهاد اجتماعی و سیاسی مجزا بودند. سابقه تاریخی اتحاد مبهم و پر از تناقضات، نیمه حقیقت و افسانه است. به احتمال زیاد پادشاه منا دو قلمرو را احتمالاً با نیروی نظامی متحد کرد.
در بین النهرین، در حدود ۳۱۵۰-۳۱۰۰ قبل از میلاد، فرهنگ ماقبل تاریخ اوروک فرو می ریزد.(مرجع) برخی از مفسران پایان دوره اوروک را با تغییرات آب و هوایی مرتبط با نوسان پیورا مرتبط می دانند. توضیح دیگری که ارائه شد، ورود اقوام سامی شرقی به نمایندگی از تمدن کیش است.(مرجع) بنابراین، همانطور که در مورد دیگر تنظیم مجدد بود، تغییر آب و هوا و مهاجرت به زوال فرهنگ ها کمک می کند. در هزاره سوم قبل از میلاد، مراکز شهری در بین النهرین به جوامع پیچیده تر تبدیل شده بودند. آبیاری و سایر ابزارهای بهره برداری از منابع غذایی فرصت هایی را برای جمع آوری مازاد مواد غذایی فراهم کرد. سازمان سیاسی به طور فزاینده ای پیچیده شد و حاکمان شروع به انجام پروژه های ساختمانی بزرگ کردند.(مرجع)

در حدود ۳۱۰۰ سال قبل از میلاد، نوشتن در بین النهرین و مصر اختراع شد. این رویداد مرز بین ماقبل تاریخ و باستان را مشخص می کند.(مرجع, مرجع) من معتقدم که نوشتن درست در آن زمان اختراع شد، زیرا در آن زمان بود که مردم شروع به نیاز به آن کردند. از آنجایی که آنها در جوامع بزرگتر و بزرگتر زندگی می کردند، نیاز داشتند که اطلاعات مختلفی را یادداشت کنند، به عنوان مثال آنچه متعلق به چه کسی است.
اولین بناهای تاریخی نیز در این دوره ساخته شد. نیوگرانج - مقبره ای بزرگ در راهروی ایرلند که قدمت آن به حدود ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد می رسد.(مرجع) قدمت اولین مرحله استون هنج به ۳۱۰۰ سال قبل از میلاد می رسد.(مرجع) این نشان می دهد که در جزایر بریتانیا نیز، تمدنی به خوبی سازماندهی شده در همان زمان پدیدار شد.
سال آفرینش جهان
این امکان وجود دارد که همه این تغییرات بزرگ اجتماعی نتیجه یک فاجعه جهانی و تغییرات آب و هوایی متعاقب آن باشد. متأسفانه اطلاعات مربوط به آن دوره نادرست است، بنابراین تعیین سال دقیق این رویدادها آسان نیست. قابل اطمینان ترین سال ۳۱۳۳ قبل از میلاد است که توسط دندروکرونولوژیست ها ارائه شده است.

اساطیر مایاها همچنین ممکن است به تعیین سال فاجعه کمک کند. مایاها بر این باور بودند که قبل از دنیای کنونی سه جهان قبلی وجود داشته است. در جهان اول موجودات کوتوله ای زندگی می کردند که شبیه حیوانات بودند و نمی توانستند صحبت کنند. در جهان دوم مردم از گل و در جهان سوم مردم از چوب ساخته می شدند. همانطور که در اساطیر آزتک ها، اینجا نیز تمام دنیاها به فاجعه ختم می شدند. بعد دنیای کنونی خلق شد. بر اساس پوپل ووه، کتاب مقدس مایا، اولین پدر و اولین مادر زمین را خلق کردند و اولین انسان ها را از خمیر ذرت و آب تشکیل دادند.
تقویم لانگ کنت مایاها با سال آفرینش جهان آغاز می شود که مایاها معتقدند سال ۳۱۱۴ قبل از میلاد بوده است. جالب اینجاست که این تنها چند سال تا تنظیم مجدد احتمالی در ۳۱۲۲-۳۱۲۰ قبل از میلاد فاصله دارد! این اتفاق بسیار جالبی است که دوران مایاها همزمان با تأسیس اولین کشورهای خاورمیانه آغاز می شود، اگرچه آنها به طور مستقل توسعه یافته اند.
مایاها تاریخ برخی رویدادها را قبل از عصر حاضر نیز ثبت کردند. یکی از کتیبه های کشف شده در معبد پالنکه تاریخ ۱۲.۱۹.۱۱.۱۳.۰ (۳۱۲۲ قبل از میلاد) را با امضای "تولد اولین پدر" نشان می دهد.(مرجع, مرجع) در کنار آن تاریخ وجود دارد: ۱۲.۱۹.۱۳.۴.۰ (۳۱۲۱ قبل از میلاد) - "تولد اولین مادر". اگر فرض کنیم که سازندگان دنیای کنونی درست پس از نابودی جهان قبلی متولد شده اند، آنگاه فاجعه جهانی در سال های ۳۱۲۲-۳۱۲۱ قبل از میلاد رخ می دهد و این کاملاً مطابق با چرخه تنظیم مجدد خواهد بود!
اگرچه اطلاعات از آغاز تاریخ بسیار مبهم و نادرست است، اما من شواهد متعددی از تنظیم مجدد در حدود ۳۱۲۱ قبل از میلاد پیدا کرده ام. معلوم نیست دقیقاً چه اتفاقی در اینجا افتاده است، اما احتمالاً تمام بلایایی که از بازنشانی های قبلاً توصیف شده می دانیم وجود داشته است. محققان فاجعه به دنبال برخورد بزرگ سیارکی در اینجا هستند که به نظر من بسیار محتمل است. مطمئناً دوباره یک تغییر آب و هوای ناگهانی رخ داد که ناشی از تغییر در گردش اقیانوس ها و جو است. به دلیل خشکسالی، مناطق حاصلخیز که مردم در آن زندگی آرام و مرفهی داشتند ناپدید شدند. زمان هجرت های بزرگ دوباره اینجا بود. مردم شروع به تجمع در کنار رودخانه ها کردند، جایی که اولین کشورها را تأسیس کردند. به نظر می رسد که در این مورد فاجعه به توسعه تمدن کمک کرد. دوران پیش از تاریخ به پایان رسید و دوران باستان آغاز شد.
سیل دریای سیاه
منابع: نوشته شده بر اساس یک مطالعه زمین شناسی – An abrupt drowning of the Black Sea shelf af ۷.۵ Kyr B.P ، WBF رایان و همکاران. (۱۹۹۷) (download pdf) و همچنین مقاله ای در این زمینه در New York Times ، و منابع دیگر
هزاران سال پیش، دریاچه ای آب شیرین در منطقه دریای سیاه امروزی وجود داشت. این دریاچه توسط تنگه ای باریک از دریای مدیترانه جدا می شد و سطح آب دریاچه حدود ۱۵۰ متر زیر سطح دریا بود. با این حال، حدود ۷۵۰۰ سال پیش، آب دریا به طور ناگهانی از تنگه عبور کرد. توده های بزرگ آب مناطق وسیعی را غرق کرد و دریای سیاه را تشکیل داد.

در سال ۱۹۹۷، یک تیم بین المللی از زمین شناسان و اقیانوس شناسان فرضیه ای مبنی بر ورود فاجعه بار آب دریای مدیترانه به دریاچه آب شیرین دریای سیاه ارائه کردند. این تایید شده ترین سناریو برای تشکیل دریای سیاه است. ویلیام رایان و والتر پیتمن از دانشگاه کلمبیا و همکارانشان تاریخچه این سیل فاجعه بار را از داده های جمع آوری شده توسط یک کشتی تحقیقاتی روسی بازسازی کرده اند. سونوگرافی های لرزه ای و هسته های رسوبی ردپایی از خطوط ساحلی سابق دریاچه را نشان دادند. گمانههای تنگه کرچ در عمق ۶۲ متری بستر رودخانه باستانی دان، در بیش از ۲۰۰ کیلومتری دهانه رودخانه کنونی، شنهای درشت با جانوران رودخانهای را کشف کردند. تاریخگذاری رادیوکربنی رسوبات انتقال از آب شیرین به موجودات دریایی را در حدود ۷۵۰۰ BP (۵۵۵۱ قبل از میلاد) تعیین کرد.
در طول آخرین یخبندان، دریای سیاه یک دریاچه بزرگ آب شیرین بود. تنها با یک تنگه کوچک بر فراز تنگه بسفر امروزی از دریای مدیترانه جدا شد. سطح دریای مدیترانه و دریای مرمره به تدریج به سطحی در حدود ۱۵۰ متر (۵۰۰ فوت) بالاتر از سطح دریاچه رسیده بود. سپس آب دریا به طور ناگهانی از طریق تنگه بسفر به داخل سرازیر شد. به گفته محققان، ۵۰ تا ۱۰۰ کیلومتر مکعب (۱۲ تا ۲۴ مایل مکعب) آب هر روز با نیرویی ۲۰۰ برابر قویتر از نیروی آبشار نیاگارا در حال آبشار است. به نظر می رسد امروزه شیارهای عمیق در بسفر گواه بر نیروی هجوم خروشانی است که دریای سیاه را برای همیشه تغییر داد. سرعت آب می توانست به بیش از ۸۰ کیلومتر در ساعت (۵۰ مایل در ساعت) برسد. صدای وحشتناک هجوم آب از فاصله حداقل ۱۰۰ کیلومتری (۶۰ مایلی) شنیده می شد. دکتر پیتمن به این نتیجه رسید که سطح دریاچه باید بین ۳۰ تا ۶۰ سانتی متر در روز بالا بیاید. آب بی امان با سرعت نیم تا یک مایل در روز به زمین نفوذ می کرد. در کمتر از یک سال، دریای سیاه از یک دریاچه محصور در خشکی با آب شیرین به دریایی متصل به اقیانوسهای جهان تبدیل شد و سواحل و درههای رودخانههای دورتر از داخل زمین را زیر آب گرفت. بیش از ۱۰۰۰۰۰ کیلومتر مربع (۳۹۰۰۰ مایل مربع) از زمین زیر آب رفت، که اساساً به بدنه آب شکل امروزی می دهد.

دکتر رایان و دکتر پیتمن فرض می کنند که این سیل عواقب فاجعه باری برای مردم ساکن در سواحل دریای سیاه داشته است. آنها حدس می زنند که مردمی که در اثر سیل زمین های خود را ترک کردند تا حدی مسئول گسترش کشاورزی به اروپا و پیشرفت در کشاورزی و آبیاری در جنوب، در آناتولی و بین النهرین بودند. این تغییرات فرهنگی تقریباً همزمان با ظهور دریای سیاه اتفاق افتاد. طی ۲۰۰ سال آینده، سکونتگاه های کشاورزی برای اولین بار در دره های رودخانه ها و دشت های اروپای مرکزی ظاهر شدند.
نویسندگان این مطالعه پیشنهاد میکنند که خاطره طوفان دریای سیاه از نسلی به نسل دیگر منتقل شد، پس از قرنها که جایگاه خود را در کتاب مقدس به عنوان طوفان نوح یافت. برخی از دانشمندان از اختلاط دین و علم بیزار بودند و انتقادات شدیدی را مطرح کردند. برخی از دانشمندان با این نظریه که ایجاد دریا درست در آن زمان بوده است یا اینکه طوفان آنقدر ناگهانی و گسترده بوده است مخالفند. یکی از نویسندگان این مطالعه، W. Ryan یک بار دیگر در مطالعه دیگری به این موضوع پرداخت.(مرجع) وی بیان میکند: «در سنتزهای محققان مختلف، تمایز سطحی در حدود ۷.۵ هزار سال پیش که مرحله دریایی دریای سیاه را از مرحله آب شیرین قبلی جدا میکند، رایج است.» این محقق می افزاید که مطالعه هسته ای از کف دریای سیاه نشان می دهد که حدود ۸.۸ هزار سال پیش میزان استرانسیوم در آب افزایش یافته است، به این معنی که حتی در آن زمان نیز آب دریای مدیترانه در مقادیر مشخصی به دریاچه سرریز شده است. هسته همچنین نشان می دهد که در حال حاضر ۸.۸ هزار سال پیش موجودات خاصی برای آب شور در دریای سیاه وجود داشته است، اما فقط از ۷.۵ هزار سال پیش به طور معمول موجودات دریایی زندگی می کنند.
طبق جدول، تنظیم مجدد باید در سال ۵۵۶۴ قبل از میلاد اتفاق بیفتد. پس از در نظر گرفتن تغییرات چرخه، احتمالاً باید دقیقاً در سال های ۵۵۶۴-۵۵۶۳ قبل از میلاد باشد. محققان در عنوان مطالعه خود تاریخ ۷.۵ کیلو سال BP را ذکر کرده اند که به این معنی است که آنها تاریخ وقوع سیل را حدود ۵۵۵۱ سال قبل از میلاد می دانند. این بسیار نزدیک به سال تنظیم مجدد مورد انتظار است. دانشمندان به تاریخگذاری رادیوکربن بقایای صدفهایی که در لایه بستر دریا از زمان سیل یافت شدهاند، تکیه کردند. تاریخ گذاری نمونه های مختلف نتایج زیر را به همراه داشت: ۷۴۷۰ BP، ۷۵۰۰ BP، ۷۵۱۰ BP، ۷۵۱۰ BP، و BP ۷۵۸۰. محققان میانگین این نتایج یعنی ۷۵۱۴ BP را محاسبه کردند و سپس آن را تا ۷۵۰۰ BP گرد کردند که آن را در عنوان مطالعه قرار دادند. با این حال، شایان ذکر است که نتیجه قبل از گرد کردن - ۷۵۱۴ BP (۵۵۶۵ قبل از میلاد) - تقریباً با سال ارائه شده در جدول مطابقت دارد! تفاوت فقط یک سال است! میبینید که تاریخگذاری زمینشناسان میتواند بسیار دقیق باشد، اگر بر اساس گاهشماری اشتباهی که مورخان ایجاد کردهاند نباشد (گاهشماری میانی و کوتاه فقط برای عصر برنز است). بازنشانی دیگری پیدا شد!
شایان ذکر است که دلیل نفوذ ناگهانی آب دریا به دریاچه دریای سیاه چیست و چرا این اتفاق دقیقاً در زمان تنظیم مجدد رخ داده است. تنگه بسفر در یک منطقه لرزه خیز و در نزدیکی مرز صفحات تکتونیکی قرار دارد. فکر میکنم حتماً زمینلرزهای به قدری قوی بوده که صفحات تکتونیکی از هم جدا شده و تنگه را باز کرده و به آب اجازه سرریز شدن داده است. احتمالاً در زمان این تنظیم مجدد، فجایع مختلف بیشتری وجود داشته است، اما تنها سیل آنقدر زیاد بود که آثار آن برای هزاران سال باقی مانده است.
انتقال سن گرینلند به نورث گریپی
منابع: نوشته شده بر اساس ویکی پدیا (۸.۲-kiloyear event) و منابع دیگر.
بازنشانی دیگری از تاریخ حدود ۶۷۶ سال قبل از طوفان دریای سیاه بیرون میآید. جدول سال ۶۲۴۰ قبل از میلاد را به عنوان سال تنظیم مجدد بعدی نشان می دهد. اما اگر تغییر چرخه را در نظر بگیریم، این تنظیم مجدد احتمالاً باید از نیمه دوم ۶۲۴۰ قبل از میلاد تا نیمه دوم ۶۲۳۸ قبل از میلاد ادامه یابد. تقریباً در این زمان، دوره ای از سرد شدن طولانی مدت آب و هوا و خشک شدن ناگهانی دوباره آغاز می شود که زمین شناسان آن را رویداد ۸.۲ کیلویی می نامند. این یک ناهنجاری حتی قدرتمندتر از رویداد ۴.۲ کیلویی و طولانی تر بود، زیرا بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ سال طول کشید. رویداد ۸.۲ کیلویی نیز نقطه مرزی بین دو عصر زمین شناسی (گرینلند و شمال گریپی) در نظر گرفته می شود. کمیسیون بین المللی چینه شناسی سال این شوک اقلیمی را بسیار دقیق مشخص می کند. توسط ICS، رویداد ۸.۲ کیلویی ۸۲۳۶ سال قبل از سال ۲۰۰۰ آغاز شد.(مرجع) یعنی در سال ۶۲۳۷ ق.م. این تنها یک یا دو سال با سالی فاصله دارد که باید ریست انجام می شد! ما در حال حاضر بسیار دور در تاریخ هستیم - بیش از ۸ هزار سال پیش، و نشانه های جدول هنوز به طرز شگفت انگیزی دقیق هستند! زمین شناسان نیز سزاوار اعتبار هستند که توانسته اند رویدادی را که چندین هزار سال پیش رخ داده است، با چنین دقت بالایی تعیین کنند!

اثرات کاهش ناگهانی دما در سراسر جهان احساس شد، اما شدیدترین آنها در منطقه اقیانوس اطلس شمالی بود. اختلال در آب و هوا به وضوح در هسته های یخی گرینلند و در پرونده های رسوبی اقیانوس اطلس شمالی قابل مشاهده است. تخمین های سرمایش آب و هوا متفاوت است، اما کاهش ۱ تا ۵ درجه سانتی گراد (۱.۸ تا ۹.۰ درجه فارنهایت) گزارش شده است. هستههای حفر شده در صخرههای مرجانی باستانی در اندونزی سرد شدن ۳ درجه سانتیگراد (۵.۴ درجه فارنهایت) را نشان میدهند. در گرینلند، سرمایش در کمتر از ۲۰ سال ۳.۳ درجه سانتیگراد بود. سردترین دوره حدود ۶۰ سال به طول انجامید.

بادهای موسمی تابستانی بر روی دریای عرب و مناطق گرمسیری آفریقا به طور چشمگیری ضعیف شدند.(مرجع) شرایط خشک تر در شمال آفریقا ثبت شده است. شرق آفریقا تحت تأثیر پنج قرن خشکسالی عمومی قرار گرفت. در غرب آسیا، به ویژه در بین النهرین، رویداد ۸.۲ کیلویی در یک دوره ۳۰۰ ساله خشکسالی و سرمایش خود را نشان داد. این ممکن است منجر به ایجاد کشاورزی آبیاری بین النهرین و تولید مازاد شود که برای اولین شکل گیری طبقات اجتماعی و زندگی شهری ضروری بود. کاهش بارندگی روزهای سختی را برای کشاورزان در سراسر خاور نزدیک به ارمغان آورد. بسیاری از روستاهای کشاورزی در آناتولی و در امتداد هلال حاصلخیز متروکه شدند، در حالی که برخی دیگر کاهش یافتند. در آن زمان مردم از خاور نزدیک به اروپا نقل مکان می کردند.(مرجع) در تل سابی ابیض (سوریه)، تغییرات فرهنگی قابل توجهی در حدود ۶۲۰۰ سال قبل از میلاد مشاهده می شود، اما این سکونتگاه رها نشده است.
می بینیم که همان الگو دوباره تکرار می شود. به طور ناگهانی و بدون هشدار، سرمای جهانی و خشکسالی ظاهر می شود. مردم سعی می کنند خود را با شرایط در حال تغییر وفق دهند. برخی افراد سبک زندگی جمعی را کنار می گذارند و به کشاورزی روی می آورند. در برخی مناطق بار دیگر مهاجرت دسته جمعی مردم رخ می دهد. در برخی جاها آثار باستانشناسی فرهنگهای آن زمان از بین میرود یا میتوان گفت که دوران تاریکی دوباره آمده است.
به گفته دانشمندان، این رویداد ممکن است ناشی از هجوم ناگهانی مقادیر زیادی آب شیرین به اقیانوس اطلس باشد. در نتیجه فروپاشی نهایی ورقه یخی لاورنتاید در آمریکای شمالی، آب مذاب دریاچههای اوجیبوی و آگاسیز به اقیانوس تخلیه میشد. پالس اولیه آب می تواند باعث افزایش سطح دریا بین ۰.۵ تا ۴ متر شود و گردش ترموهالین را کند کند. این امر برای کاهش انتقال گرما به سمت شمال در سراسر اقیانوس اطلس و باعث خنک شدن قابل توجه اقیانوس اطلس شمالی شد. با این حال، فرضیه سرریز آب مذاب به دلیل تاریخ شروع نامشخص و منطقه تأثیر ناشناخته آن به عنوان حدس و گمان در نظر گرفته می شود.
اگر توضیح ارائه شده توسط دانشمندان درست باشد، با موردی بسیار شبیه به سیل دریای سیاه روبرو هستیم، اما این بار قرار بود آب دریاچه های عظیم به اقیانوس بریزد. این به نوبه خود باعث اختلال در گردش اقیانوس و ایجاد دوره ای از سرد شدن و خشکسالی شد. اما در حالی که هجوم آب دریاچه به اقیانوس ممکن است رویداد ۸.۲ کیلویی را توضیح دهد، دلیل دوره های خنک کننده که قبلاً توضیح داده شد را توضیح نمی دهد. بنابراین، من فکر می کنم که علت اختلال در گردش خون ترموهالین متفاوت بود. من معتقدم که علت گازهایی بود که از زیرزمین به اقیانوس در هنگام تنظیم مجدد رها می شد.
رویداد ۹.۳ کیلویی
تغییر آب و هوای ناگهانی بعدی که توسط دیرینه اقلیم شناسان کشف شد به عنوان "رویداد ۹.۳ کیلویی" یا گاهی اوقات به عنوان "رویداد ۹.۲۵ کیلویی" شناخته می شود. این یکی از بارزترین و ناگهانیترین ناهنجاریهای اقلیمی هولوسن بود، مشابه رویداد ۸.۲ کیلویی، البته با قدر کمتر. هر دو رویداد نیمکره شمالی را تحت تاثیر قرار دادند و باعث خشکسالی و خنک شدن شدند.

(مرجع) دیوید اف. پورینچو و همکاران. در مورد تأثیرات رویداد ۹.۳ کیلویی در قطب شمال کانادا تحقیق کرد. آنها بیان می کنند که میانگین دمای هوا در سال ۹.۳ کیلویی ۱.۴ درجه سانتیگراد (۲.۵ درجه فارنهایت) کاهش یافته است، در مقایسه با ۱.۷ درجه سانتیگراد در ۸.۲ کیلو سال، نسبت به میانگین بلند مدت هولوسن ۹.۴ درجه سانتیگراد (۴۹). درجه فارنهایت). بنابراین، این رویداد فقط کمی ضعیفتر از رویدادی بود که مرزهای سنین زمینشناسی را تعیین کرد. این مطالعه تغییرات آب و هوایی در قطب شمال کانادا را به اقیانوس اطلس شمالی مرتبط می کند. این رویداد مصادف با دورههای خنککننده اقیانوس اطلس شمالی و تضعیف گردش واژگونی نصف النهار اقیانوس اطلس است.
(مرجع) فیلیپ کرومبه از دانشگاه گنت این رویداد ۹.۳ کیلویی را در شمال غربی اروپا مورد مطالعه قرار داد. او تاریخ این رویداد را بین ۹۳۰۰ تا ۹۱۹۰ قبل از میلاد تعیین کرد، بنابراین ۱۱۰ سال به طول انجامید. وی تغییرات محیطی مختلف از جمله کاهش فعالیت رودخانهها، افزایش آتشسوزیهای جنگلی و تغییر پوشش گیاهی و همچنین تغییرات فرهنگی مربوط به فناوری سنگساخت و گردش مواد خام را شناسایی کرد. وی به کاهش تعداد محوطه های باستانی از زمان وقوع این رویداد اقلیمی اشاره کرد.
(مرجع) پاسکال فلور و همکاران در مورد رویداد ۹.۲۵ کیلویی در جنوب غربی آسیا تحقیق کرد. آنها هیچ مدرکی دال بر فروپاشی یا مهاجرت گسترده فرهنگی در جنوب غربی آسیا در زمان رخداد سرد شدن و خشک شدن نیافتند. با این حال، آنها نشانه هایی برای سازگاری محلی پیدا کردند.
طبق جدول، تنظیم مجدد باید در سال ۷۳۳۱ قبل از میلاد یا در واقع در سال های ۷۳۳۲-۷۳۳۰ قبل از میلاد باشد. دو مورد از مطالعات علمی که در بالا ذکر شد، آغاز فروپاشی ناگهانی آب و هوا را به سال ۹۳۰۰ قبل از میلاد میرسانند. مطالعه سوم سال ۹۲۵۰ BP را نشان می دهد. تمام این سالها گرد شده است زیرا محققان نمیتوانند دقیقاً زمان وقوع آن را تعیین کنند. میانگین این سه تاریخ ۹۲۸۳ قبل از میلاد است که سال ۷۳۳۴ قبل از میلاد است. باز هم، این به طرز شگفت انگیزی به نشانه های جدول نزدیک است! ما به تازگی یک تنظیم مجدد از بیش از ۹ هزار سال پیش پیدا کرده ایم!
پایان عصر یخبندان
دیرین اقلیم شناسان گاهی اوقات حتی رویدادهای آب و هوایی جهانی قدیمی تر را از دوران هولوسن که خنک کننده و خشکسالی به همراه داشت، مانند BP ۱۰.۳ و ۱۱.۱ کیلویی تشخیص می دهند. با این حال، اینها رویدادهایی هستند که در مورد آنها تحقیق و توصیف ضعیفی صورت گرفته است. دقیقاً مشخص نیست که چه زمانی شروع شدند یا چه شکلی بودند، اما می توان حدس زد که آنها نیز به چرخه تنظیم مجدد مربوط می شوند.
تا اینجا ما به دنبال سالهای فاجعه بودیم تا وجود چرخه ۶۷۶ ساله بازنشانی را تأیید کنیم. اکنون که از وجود چرخه مطمئن شدیم، می توانیم برعکس عمل کنیم و از چرخه برای یافتن سال فاجعه استفاده کنیم. به لطف دانش چرخه، می توانیم به عنوان مثال، سال دقیق پایان عصر یخبندان را تعیین کنیم!

مشاهده تصویر در اندازه واقعی: ۳۵۰۰ x ۱۷۵۰ پیکسل
عصر یخبندان با سپری شدن آخرین دوره سرد تاریخ زمین به نام درایاس جوان به پایان رسید. گرم شدن آب و هوا به طور ناگهانی رخ داد. بررسی های هسته یخ نشان می دهد که در گرینلند میانگین دمای سالانه حدوداً ۸ درجه سانتیگراد (۱۴ درجه فارنهایت) طی تنها ۴۰ سال افزایش یافته است.(مرجع) اما انتقال ممکن است حتی سریعتر بوده باشد. طبق برخی منابع، کمتر از ۱۰ سال طول کشید.(مرجع) تایید شده ترین توضیح برای این تغییر سریع و چشمگیر آب و هوا، شتاب ناگهانی گردش ترموهالین است. در طول عصر یخبندان، این جریان اصلی اقیانوسی که آب و گرما را در سراسر زمین توزیع می کند احتمالاً به طور کامل خاموش شده است. با این حال، در نقطه ای، این تسمه نقاله اقیانوسی به طور ناگهانی روشن شد و این امر باعث گرم شدن کره زمین تا چند درجه سانتیگراد شد. من فکر می کنم علت این رویداد چیزی جز یک تنظیم مجدد چرخه ای نبود. دانشمندان با استفاده از روش های مختلف، پایان عصر یخبندان را به سال های ۹۷۰۴ قبل از میلاد تا ۹۵۸۰ قبل از میلاد می دانند.(مرجع) به نوبه خود، چرخه تنظیم مجدد نشان می دهد که در این دوره تنها سال احتمالی برای یک فاجعه جهانی ۱±۹۶۱۵ قبل از میلاد است. و به احتمال زیاد این دقیقاً سال پایان عصر یخبندان و آغاز هولوسن است!