تنظیم مجدد ۶۷۶

  1. چرخه ۵۲ ساله بلایای طبیعی
  2. سیزدهمین چرخه بلایای طبیعی
  3. مرگ سیاه
  4. طاعون ژوستینیانوس
  5. آشنایی با طاعون ژوستینیانوس
  6. طاعون قبرس و آتن
  1. فروپاشی اواخر عصر برنز
  2. چرخه ۶۷۶ ساله بازنشانی
  3. تغییرات آب و هوایی ناگهانی
  4. فروپاشی اوایل عصر برنز
  5. بازنشانی در ماقبل تاریخ
  6. خلاصه
  7. هرم قدرت
  1. حاکمان سرزمین های بیگانه
  2. جنگ طبقاتی
  3. بازنشانی در فرهنگ پاپ
  4. آخرالزمان ۲۰۲۳
  5. جنگ اطلاعاتی جهانی
  6. چه باید کرد

سیزدهمین چرخه بلایای طبیعی

منابع: من اطلاعات مربوط به افسانه های آزتک را عمدتاً از ویکی پدیا (Aztec sun stone و Five Suns).

سنگ خورشید ساخته شده توسط آزتک ها مشهورترین اثر مجسمه سازی مکزیکی است. قطر آن ۳۵۸ سانتی متر (۱۴۱ اینچ) و وزن آن ۲۵ تن (۵۴۲۱۰ پوند) است. بین سالهای ۱۵۰۲ و ۱۵۲۱ حک شده است. به دلیل نمادهایی که در آن وجود دارد، اغلب با تقویم اشتباه گرفته می شود. با این حال، نقش برجسته حک شده بر روی آن در واقع افسانه آزتک ها از پنج خورشید را به تصویر می کشد که خلقت و تاریخ جهان را توصیف می کند. به گفته آزتک ها، دوران استعمار اسپانیا پنجمین دوره چرخه آفرینش و نابودی بود. آنها معتقد بودند که چهار دوره قبل با نابودی جهان و بشریت به پایان رسید که سپس در دوره بعدی بازسازی شد. در طول هر یک از چرخه های قبلی، خدایان مختلف از طریق یک عنصر غالب بر زمین حکومت می کردند و سپس آن را نابود می کردند. به این عوالم خورشید می گفتند. افسانه پنج خورشید عمدتاً از باورهای اساطیری و سنت‌های فرهنگ‌های پیشین از مکزیک مرکزی و به طور کلی منطقه میان‌آمریکایی سرچشمه می‌گیرد. مرکز یکپارچه آخرین دوره کیهان‌شناسی آزتک را نشان می‌دهد و یکی از خورشیدها را در علامت اولین به تصویر می‌کشد که روزی از ماه است که نشان‌دهنده زلزله است. چهار مربع احاطه کننده خدای مرکزی نشان دهنده چهار خورشید یا دوره قبلی است که قبل از عصر حاضر بوده است.

اسطوره پنج خورشید

اولین خورشید (خورشید جگوار): چهار تزکاتلیپوکا (خدایان) اولین انسان‌هایی را که غول‌ها بودند خلق کردند. اولین خورشید به تزکاتلیپوکا سیاه تبدیل شد. جهان ۱۳ بار به مدت ۵۲ سال ادامه یافت، اما رقابتی بین خدایان به وجود آمد و کوتزالکواتل خورشید را با چوبی سنگی از آسمان بیرون زد. بدون خورشید، جهان کاملاً سیاه شد، بنابراین سیاه تزکاتلیپوکا در خشم خود به جگوارهای خود دستور داد که همه مردم را ببلعند. زمین نیاز به سکونت مجدد داشت.(مرجع)

خورشید دوم (خورشید باد): خدایان گروه جدیدی از مردم را برای سکونت در زمین ایجاد کردند. این بار اندازه معمولی داشتند. این جهان ۳۶۴ سال به طول انجامید و به دلیل طوفان ها و سیل های فاجعه بار به پایان رسید. تعداد معدودی از بازماندگان به بالای درختان فرار کردند و تبدیل به میمون شدند.

خورشید سوم (آفتاب باران): از غم تلالوک، خشکسالی بزرگی جهان را فرا گرفت. دعای باران مردم، خورشید را آزار می‌دهد و او از شدت خشم، دعای آن‌ها را با بارش شدید آتش مستجاب کرده است. باران آتش و خاکستر بی وقفه بارید تا اینکه تمام زمین سوخت. سپس خدایان مجبور شدند از خاکستر یک زمین کاملاً جدید بسازند. دوره سوم ۳۱۲ سال به طول انجامید.

خورشید چهارم (خورشید آب): وقتی خورشید ناهوی اطل آمد، ۴۰۰ سال به اضافه ۲ قرن به اضافه ۷۶ سال گذشته بود. آنگاه آسمان به آب نزدیک شد و سیل عظیم فرا رسید. همه مردم غرق شدند یا به ماهی تبدیل شدند. در یک روز همه چیز از بین رفت. حتی کوه ها نیز زیر آب فرو رفته بودند. آب به مدت ۵۲ بهار آرام بود و پس از آن دو نفر در یک قایق به بیرون سر خوردند.(مرجع)

خورشید پنجم (خورشید زلزله): ما اهل دنیا هستیم. آزتک ها از ترس قضاوت سیاه تزکاتلیپوکا قربانی های انسانی می کردند. اگر خدایان ناراضی باشند، خورشید پنجم سیاه می‌شود، جهان در اثر زلزله‌های فاجعه‌بار متلاشی می‌شود و تمام بشریت نابود می‌شود.

آزتک ها انسان ها را برای خدایان قربانی می کردند تا آنها را از نابودی جهان منصرف کنند.

عدد ۶۷۶

طبق اسطوره آزتک ها، دوره اول پس از کوبیدن خورشید از آسمان به پایان رسید. ممکن است خاطره ای از سقوط یک سیارک باشد، زیرا یک سیارک در حال سقوط بسیار درخشان است و شبیه خورشید در حال سقوط است. شاید زمانی سرخپوستان شاهد چنین اتفاقی بوده و فکر می کردند که خورشید توسط خدایان به زمین زده شده است. دوره دوم با طوفان و سیل به پایان رسید. دوره سوم با باران آتش و خاکستر به پایان رسید. احتمالاً به فوران آتشفشانی اشاره دارد. دوره چهارم با سیل عظیمی که ۵۲ سال به طول انجامید به پایان رسید. من فکر می کنم که در اینجا از همین عدد برای حفظ خاطره چرخه ۵۲ ساله استفاده شده است. به نوبه خود، دوره پنجم - دوره ای که در حال حاضر در آن زندگی می کند - قرار است با زلزله های بزرگ به پایان برسد.

جالب ترین چیز در مورد این افسانه این است که مدت زمان هر دوره را با دقت یک سال برمی شمارد. دوره اول ۱۳ بار به مدت ۵۲ سال به طول انجامید. یعنی ۶۷۶ سال. دوره دوم - ۳۶۴ سال. دوره سوم - ۳۱۲ سال. و دوره چهارم - دوباره ۶۷۶ سال. چیز بسیار جالبی در مورد این اعداد وجود دارد. یعنی هر کدام بر ۵۲ بخش پذیرند! ۶۷۶ سال مربوط به ۱۳ دوره ۵۲ ساله است. ۳۶۴ ۷ دوره ۵۲ ساله هستند. و ۳۱۲ دقیقاً ۶ دوره هستند. بنابراین بدیهی است که افسانه پنج خورشید ارتباط نزدیکی با چرخه ۵۲ ساله فجایع دارد. من معتقدم که این اسطوره برای یادآوری شدیدترین فاجعه هایی است که بومیان آمریکا در تاریخ خود تجربه کرده اند.

دو دوره از این دوره ها به طور مساوی ۶۷۶ سال به طول انجامید. اما شایان ذکر است که اگر مدت دو دوره دیگر (۳۶۴ + ۳۱۲) را جمع کنیم، این نیز برابر با ۶۷۶ سال است. بنابراین، طبق افسانه، هر بار پس از ۶۷۶ سال یک فاجعه بزرگ رخ می دهد که جهان را ویران می کند. اگر آزتک ها تصمیم می گرفتند آن را روی سنگی بزرگ حک کنند، این دانش باید برای آنها بسیار مهم بوده باشد. من فکر می کنم که این اسطوره را باید امتداد چرخه ۵۲ ساله دانست. همانطور که چرخه ۵۲ ساله زمان وقوع فجایع محلی را پیش بینی می کند، چرخه ۶۷۶ ساله نیز وقوع فجایع جهانی را پیش بینی می کند، یعنی بازنشانی تمدن، که جهان را ویران می کند و به یک دوره پایان می دهد. می توان فرض کرد که سیاره X که هر ۵۲ سال یک بار باعث بلایای محلی می شود، هر ۶۷۶ سال یک بار با نیروی بسیار بیشتری روی زمین تأثیر می گذارد. اگر به فاجعه‌های تاریخی نگاه کنیم، می‌توانیم متوجه شویم که یکی از آنها (همه‌گیری مرگ سیاه) در واقع بسیار ویرانگرتر از بقیه بود. اگر فرض کنیم که طاعون یکی از چنین فاجعه های بزرگ جهانی بوده است و اگر واقعاً هر ۶۷۶ سال یک بار تکرار شود، احتمالاً مشکل جدی داریم، زیرا ۶۷۶ سال آینده از مرگ سیاه دقیقاً در سال ۲۰۲۳ می گذرد!

بدشانس شماره ۱۳

در زمان امپراتوری آزتک، عدد ۱۳ یک عدد مقدس بود که نشان دهنده اعتقادات مردم آزتک بود. نه تنها در تقویم آیینی آزتک ها و در طول تاریخ امپراتوری نقش کلیدی داشت، بلکه نمادی از بهشت نیز بود. در سراسر جهان، عدد ۱۳ مملو از درجات مختلفی از خرافات است. امروزه در بیشتر فرهنگ ها، این عدد به عنوان یک فال بد در نظر گرفته می شود که باید از آن اجتناب کرد. به ندرت عددی خوش شانس در نظر گرفته می شود یا مفهوم مثبتی دارد.

رومیان باستان عدد ۱۳ را نماد مرگ، ویرانی و بدبختی می دانستند.(مرجع)

افسانه می گوید که تاریخ ممنوعه جهان با کارت های تاروت نوشته شده است. در عرشه تاروت، ۱۳ کارت مرگ است، که معمولاً یک اسب رنگ پریده را با سوارش - گریم ریپر (شخصیت مرگ) به تصویر می کشد. در اطراف گریم ریپر افراد مرده و در حال مرگ از همه طبقات، از جمله پادشاهان، اسقف ها و مردم عادی قرار دارند. این کارت ممکن است نماد پایان، مرگ و میر، ویرانی و فساد باشد، اما اغلب معنای گسترده‌تری دارد و انتقال از مرحله‌ای از زندگی به مرحله‌ای دیگر از زندگی را بشارت می‌دهد. این می تواند به معنای تولد دوباره معنوی و همچنین یافتن خود در شرایط دشوار باشد. برخی از عرشه‌ها این کارت را «تولد مجدد» یا «مرگ و تولد دوباره» عنوان می‌کنند.(مرجع.)

کارت های بازی از کارت های تاروت مشتق شده اند. یک دسته کارت از ۵۲ کارت از چهار کت و شلوار مختلف تشکیل شده است. شاید کسی که آنها را اختراع کرده بود می خواست دانش مخفی در مورد چرخه ۵۲ ساله را به یادگار بگذارد. هر کت و شلوار در کارت ها ممکن است نشان دهنده تمدن متفاوت، دوره ای متفاوت باشد. هر کدام از ۱۳ شکل تشکیل شده است که می تواند نماد ۱۳ چرخه باشد که مدت زمان هر دوره است.

آسانسور در ساختمان بدون طبقه ۱۳

من معتقدم که عدد ۱۳ به طور تصادفی با مرگ و بدبختی همراه نیست. اگر معنای این عدد تا این حد در فرهنگ ما جا افتاده است، باید منطقی باشد. به نظر می رسد که اجداد به ما هشداری داده اند که مراقب سیزدهمین چرخه فجایع باشیم که هر ۶۷۶ سال تکرار می شود و به ویژه ویرانگر است. تمدن های باستانی زمین و آسمان را به دقت رصد می کردند و وقایع را در طول هزاره ها ثبت می کردند. این به آنها اجازه داد تا کشف کنند که رویدادهای خاصی به صورت دوره ای تکرار می شوند. متأسفانه، جامعه مدرن دانشی را که اجداد ما از ما به جا گذاشته اند، درک نمی کند. برای ما عدد ۱۳ فقط عددی است که بدشانسی می آورد. برخی از مردم از زندگی در طبقه سیزدهم می ترسند، اما با بی دقتی هشدارهایی را که تمدن های باستانی روی سنگ حک شده اند نادیده می گیرند. معلوم می شود که ما احمق ترین تمدن تاریخ جهان هستیم. تمدن های باستانی از یک پدیده کیهانی فاجعه بار می دانستند که به صورت چرخه ای تکرار می شود. ما این علم را تبدیل به خرافه کرده ایم.

شماره جانور

در حوزه فرهنگ مسیحی، تا حد زیادی مهمترین پیشگویی در مورد پایان جهان، کتاب مکاشفه است - یکی از کتاب های کتاب مقدس. این کتاب نبوی در حدود سال ۱۰۰ پس از میلاد نوشته شده است. این کتاب به وضوح فجایع وحشتناکی را که بشریت را درست قبل از قیامت عذاب خواهد داد، توصیف می کند. برای کسانی که کتاب مکاشفه را می خوانند جالب توجه است عدد اسرارآمیز ۶۶۶ که در آن ظاهر می شود و اغلب به عنوان عدد وحش یا عدد شیطان از آن یاد می شود. شیطان پرستان از آن به عنوان یکی از نمادهای خود استفاده می کنند. برای قرن‌ها، جسوران متعددی سعی کرده‌اند راز این عدد را حدس بزنند. اعتقاد بر این است که تاریخ پایان جهان ممکن است در آن رمزگذاری شود. عبارت معروف در مورد عدد وحش در فصل سیزدهم مکاشفه آمده است که به نظر تصادفی نیست. بیایید نگاهی دقیق تر به این قسمت از کتاب مقدس بیندازیم.

در این صورت حکمت لازم است: کسی که عقل دارد، تعداد کل وحش را محاسبه کند ، زیرا تعداد کل یک انسان است و مجموع عدد ۶۶۶ است.

کتاب مقدس (ISV)، Book of Revelation ۱۳:۱۸

در قسمت بالا، سنت جان به وضوح دو عدد مختلف را از هم جدا می کند - عدد جانور و عدد یک انسان. معلوم شد که بر خلاف تصور رایج، این عدد ۶۶۶ نیست که عدد جانور است. سنت جان به وضوح می نویسد که این عدد یک انسان است. تعداد وحش را باید خود شخص محاسبه کرد.

در مهمترین فرازهای کتاب مکاشفه غالباً عدد ۷ متجلی می شود. کتاب باز شدن ۷ مهر را شرح می دهد که خبر از فجایع مختلف می دهد. یک اتفاق وحشتناک دیگر زمانی رخ می دهد که ۷ فرشته ۷ شیپور را بزنند. پس از آن ۷ کاسه غضب خدا بر سر بشریت ریخته می شود. هر یک از این مهرها، شیپورها و کاسه ها، نوع متفاوتی از فاجعه را به زمین می آورند: زلزله، آفت، برخورد شهاب سنگ، قحطی و غیره. به نظر می رسد نویسنده عمداً توجه را به عدد ۷ جلب می کند زیرا ممکن است کلید حل معمای عدد وحش باشد. عدد ۷ به همراه عدد ۶۶۶ ، ممکن است برای محاسبه آن مورد نیاز باشد. نویسنده نمی گوید که آیا این دو عدد را باید جمع، کم کرد یا شاید یکی در وسط دیگری درج کرد. برای درک آنچه باید انجام شود، ابتدا باید بدانیم که جانور در واقع چیست و چگونه به نظر می رسد. سنت جان در آغاز همین فصل در مورد آن می نویسد.

هیولایی را دیدم که از دریا بیرون آمد. ۱۰ شاخ، ۷ سر و ۱۰ تاج سلطنتی روی شاخ داشت. بر سر آن اسامی کفرآمیز بود.

کتاب مقدس (ISV)، Book of Revelation ۱۳:۱

این جانور دارای ۱۰ شاخ است که هر کدام یک تاجی بر روی آن و ۷ سر دارد. جانور چنان موجودی عجیب و غیر واقعی است که فقط می توان با آن به صورت نمادین برخورد کرد. در توضیحات آن یک بار دیگر عدد ۷ ظاهر می شود. علاوه بر این، عدد ۱۰ وجود دارد که احتمالاً در اینجا به طور تصادفی ظاهر نمی شود. با داشتن مجموعه ای کامل از اعداد، می توانیم به جرات تعداد جانور را محاسبه کنیم.

عدد ۶۶۶ را می توان با ۷ کم یا زیاد کرد، اما هیچ ربطی به عدد ۱۰ از آن خارج نمی شود. اما اگر ۱۰ را به ۶۶۶ اضافه کنیم ، عدد ۶۷۶ بیرون می آید. در وسط این عدد رقم ۷ ظاهر می شود که می توان آن را به عنوان تایید درستی محاسبه در نظر گرفت. این عدد ۶۷۶ است که عدد واقعی جانور است! اگرچه کتاب مقدس در فرهنگی که مستقل از تمدن آزتک توسعه یافته است، سرچشمه گرفته است، در هر دو فرهنگ پیشگویی های فاجعه باری وجود دارد، و در هر دو مورد آنها با عدد ۶۷۶ مرتبط هستند. و این بسیار گیج کننده است!

عدد ۶۷۶ در فیلم

اگر بازنشانی بعدی تمدن قریب الوقوع باشد، باید از قبل برخی اطلاعات در مورد عذاب قریب الوقوع وجود داشته باشد. برخی از تهیه کنندگان فیلم به دانش سری دسترسی دارند و اتفاقاً پیش نمایش رویدادهای آینده را در آثار خود قرار می دهند. به عنوان مثال، فیلم فاجعه بار ۲۰۱۱ "سرایت: هیچ چیز مانند ترس منتشر نمی شود" به طور دقیق روند همه گیری ویروس کرونا را پیش بینی کرد. حتی جزئیاتی مانند این واقعیت که ویروس از خفاش می آید را پیش بینی کرده بود. درمان بیماری در فیلم فورسیتیا بود و همانطور که بعداً مشخص شد، همین مورد برای ویروس کرونا نیز کار می کند.(مرجع) اتفاقی؟ فکر نمی‌کنم... حتی عنوان این فیلم - «هیچ چیز مثل ترس پخش نمی‌شود» - نشان می‌دهد که این فیلم چقدر پیشگویانه و تحریک‌کننده بوده است. اگر بیشتر به این موضوع علاقه دارید، می توانید شرح مفصلی از پیام های پنهان این ویدیو را در اینجا مشاهده کنید: link. جالب اینجاست که در این فیلم نبوی عدد ۶۷۶ به عنوان شماره خانه ظاهر می شود. یا این فیلم در خیابانی بسیار طولانی با صدها خانه فیلمبرداری شده است یا تهیه کننده می خواست به خود ببالد که راز عدد ۶۷۶ را می داند.

Contagion (۲۰۱۱) – ۱:۱۹:۳۰

ما قبلاً می دانیم که آزتک ها وقتی ادعا می کردند که فجایع به صورت دوره ای و هر ۵۲ سال یکبار اتفاق می افتد، درست می گفتند. در یک لحظه ما سعی خواهیم کرد تعیین کنیم که چقدر حقیقت در افسانه وجود دارد که این بزرگترین فجایع (بازنشانی) هر ۶۷۶ سال یک بار زمین را مبتلا می کند. اگر واقعاً در گذشته بازنشانی وجود داشته است، باید ردپای روشنی در تاریخ به جا گذاشته باشد. بنابراین در فصول بعدی به عقب برمی گردیم تا به دنبال ردپای فجایع جهانی بگردیم. ابتدا نگاهی دقیق تر به طاعون مرگ سیاه می اندازیم تا در مورد روند این بزرگترین نابودی بشریت بیاموزیم. ما بررسی خواهیم کرد که طاعون از کجا آمده است و چه فاجعه های دیگری با آن همراه بوده است. این به ما کمک می کند تا بفهمیم چه چیزی ممکن است در آینده در انتظار ما باشد. در فصل های بعدی، ما حتی عمیق تر به تاریخ خواهیم پرداخت و به دنبال فجایع بزرگ بیشتری خواهیم بود. و من قبلاً می توانم به شما نشان دهم که آنها طاعون خواهند بود، زیرا مرگبارترین فجایع اساساً همیشه طاعون بوده اند. هیچ بلای طبیعی دیگری - زلزله یا فوران آتشفشان - نمی تواند به اندازه طاعون باعث تلفات جانی شود.

فصل بعدی:

مرگ سیاه