تنظیم مجدد ۶۷۶

  1. چرخه ۵۲ ساله بلایای طبیعی
  2. سیزدهمین چرخه بلایای طبیعی
  3. مرگ سیاه
  4. طاعون ژوستینیانوس
  5. آشنایی با طاعون ژوستینیانوس
  6. طاعون قبرس و آتن
  1. فروپاشی اواخر عصر برنز
  2. چرخه ۶۷۶ ساله بازنشانی
  3. تغییرات آب و هوایی ناگهانی
  4. فروپاشی اوایل عصر برنز
  5. بازنشانی در ماقبل تاریخ
  6. خلاصه
  7. هرم قدرت
  1. حاکمان سرزمین های بیگانه
  2. جنگ طبقاتی
  3. بازنشانی در فرهنگ پاپ
  4. آخرالزمان ۲۰۲۳
  5. جنگ اطلاعاتی جهانی
  6. چه باید کرد

فروپاشی اواخر عصر برنز

منابع: من این فصل را عمدتا بر اساس مقالات ویکی پدیا نوشتم (Late Bronze Age collapse و Greek Dark Ages). اطلاعات مربوط به اپیدمی ها از این مقاله آمده است: How Disease Affected the End of the Bronze Age. برای علاقه مندان به این موضوع، می توانم یک سخنرانی ویدیویی را توصیه کنم: ۱۱۷۷ B.C.: When Civilization Collapsed | Eric Cline.

در چند قرن قبل از طاعون آتن، فاجعه های بسیار کمی شناخته شده بود. هیچ فوران آتشفشانی بزرگ، هیچ زلزله بزرگ و هیچ بیماری همه گیر قابل توجهی وجود نداشت. فاجعه عظیم جهانی قبلی فقط در حدود قرن ۱۲ قبل از میلاد اتفاق افتاد، یعنی دوباره حدود ۷ قرن زودتر. در آن زمان، یک فروپاشی ناگهانی و عمیق تمدن رخ داد که پایان عصر برنز و آغاز عصر آهن را نشان داد. دوره پس از فروپاشی، «عصر تاریک» یونانی (حدود ۱۱۰۰–۷۵۰ قبل از میلاد) نامیده می‌شود، زیرا با منابع بسیار کمیاب، اعم از مکتوب و باستان‌شناسی، و همچنین فقیر شدن فرهنگ مادی و کاهش جمعیت مشخص می‌شود.

مشاهده تصویر در اندازه واقعی: ۲۵۶۰ x ۱۷۹۷ پیکسل

فروپاشی اواخر عصر مفرغ، منطقه وسیعی را تحت تأثیر قرار داد که بخش اعظمی از اروپای جنوب شرقی، غرب آسیا و شمال آفریقا را در بر می گرفت. مورخان بر این باورند که فروپاشی جامعه خشونت آمیز، ناگهانی و مخرب فرهنگی بود. مشخصه آن آشوب های بزرگ و جنبش های توده ای مردم بود. سکونتگاه‌های کمتر و کوچک‌تر پس از فروپاشی حاکی از قحطی و کاهش جمعیت است. در طی ۴۰ تا ۵۰ سال، تقریباً تمام شهرهای مهم در شرق مدیترانه ویران شدند و بسیاری از آنها دیگر هرگز مسکونی نشدند. شبکه‌های تجاری باستانی مختل شدند و متوقف شدند. دنیای ارتش های سازمان یافته دولتی، پادشاهان، مقامات و سیستم های توزیع مجدد ناپدید شد. امپراتوری هیتی آناتولی و شام فروپاشید، در حالی که دولت هایی مانند امپراتوری آشور میانه در بین النهرین و پادشاهی جدید مصر زنده ماندند اما به طور قابل توجهی ضعیف شدند. این فروپاشی منجر به گذار به "عصر تاریک" شد که حدود سیصد سال به طول انجامید.

تئوری هایی برای علت فروپاشی اواخر عصر برنز عبارتند از فوران های آتشفشانی، خشکسالی، تهاجم مردم دریا یا مهاجرت دوریان ها، اختلالات اقتصادی به دلیل استفاده روزافزون از متالورژی آهن، تغییرات در فناوری نظامی از جمله کاهش جنگ ارابه ها، مانند همچنین انواع شکست های سیستم های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی.

دوره تاریخ یونان از پایان تمدن قصری میسنی در حدود ۱۱۰۰ قبل از میلاد تا آغاز عصر باستانی در حدود ۷۵۰ قبل از میلاد مسیح "عصر تاریک" یونانی نامیده می شود. باستان شناسی نشان می دهد که در حدود ۱۱۰۰ قبل از میلاد، فرهنگ بسیار سازمان یافته یونان میسین، منطقه دریای اژه و آناتولی از هم پاشید و به فرهنگ روستاهای کوچک و منزوی تبدیل شد. تا سال ۱۰۵۰ قبل از میلاد، جمعیت به میزان قابل توجهی کاهش یافت و تا ۹۰ درصد از سکونتگاه های کوچک در پلوپونز متروکه شدند. بزرگی این فاجعه به حدی بود که یونانیان باستان توانایی خود را در نوشتن از دست دادند که مجبور بودند در قرن هشتم دوباره از فنیقی ها یاد بگیرند.

تنها چند ایالت قدرتمند از فروپاشی عصر برنز جان سالم به در بردند، به ویژه آشور، پادشاهی جدید مصر (البته به شدت ضعیف شده)، دولت شهرهای فنیقی و عیلام. با این حال، در پایان قرن دوازدهم قبل از میلاد، عیلام پس از شکست از نبوکدنصر اول، که برای مدت کوتاهی سرنوشت بابل را احیا کرد، پیش از متحمل شدن یک سری شکست‌ها از آشوری‌ها، رو به زوال گذاشت. پس از مرگ آشور بل کالا در سال ۱۰۵۶ قبل از میلاد، آشور برای ۱۰۰ سال آینده رو به زوال رفت و امپراتوری آن به میزان قابل توجهی کاهش یافت. به نظر می رسد تا سال ۱۰۲۰ قبل از میلاد، آشور فقط مناطقی را در مجاورت خود تحت کنترل داشته است. دوره ۱۰۷۰ قبل از میلاد تا ۶۶۴ قبل از میلاد به عنوان «دوره میانی سوم» مصر شناخته می‌شود که در آن زمان مصر توسط حاکمان خارجی زیر سلطه و حکومت می‌رفت و از هم پاشیدگی و هرج و مرج سیاسی و اجتماعی به وجود آمد. مصر به طور فزاینده ای درگیر یک سری خشکسالی، سیل کمتر از حد معمول در رود نیل و قحطی بود. رابرت دروز، مورخ، فروپاشی را به عنوان "بدترین فاجعه در تاریخ باستان، حتی فاجعه بارتر از فروپاشی امپراتوری روم غربی" توصیف می کند. خاطرات فرهنگی این فاجعه حکایت از «عصر طلایی گمشده» دارد. به عنوان مثال، هزیود از عصرهای طلا، نقره و برنز صحبت کرد که توسط عصر قهرمانان از عصر ظالمانه مدرن آهن جدا شده است.

در پایان عصر برنز نوعی مصیبت وجود دارد و تقریباً همه چیز نابود می شود. هر چیزی که خوب بود ناگهان ناپدید می شود، گویی کسی فقط انگشتانش را به هم می زند. چرا همه چیز اینقدر ناگهانی فرو ریخت؟ تهاجم مردم دریا معمولاً مقصر این حمله بود، اما اریک کلین، مورخ و باستان شناس بیان می کند که آنها در واقع مهاجم نبودند. ما نباید آنها را اینطور صدا کنیم، زیرا آنها با دارایی خود می آیند. آنها با گاری های گاو می آیند. آنها با زن و بچه می آیند. این تهاجم نیست، مهاجرت است. مردم دریا به همان اندازه که قربانی شدند ظالم بودند. نام بدی به آنها داده شد. بله، آنها آنجا بودند، آسیب هایی وارد کردند، اما در واقع خودشان مشکل داشتند. پس چه چیز دیگری می توانست باعث فروپاشی تمدن شود؟ توضیحات مختلفی برای فروپاشی پیشنهاد شده است که بسیاری از آنها با یکدیگر سازگار هستند. احتمالاً عوامل متعددی نقش داشته اند، از جمله تغییرات آب و هوایی مانند خشکسالی یا خنک شدن ناشی از فوران های آتشفشانی، و همچنین زلزله و قحطی. هیچ علت واحدی وجود نداشت، اما همه آنها به طور همزمان رخ دادند. این یک طوفان کامل بود.

خشکسالی

پروفسور کانیوسکی از تالاب ها و دریاچه های خشک شده از سواحل شمالی سوریه نمونه برداری کرد و گرده گیاهان یافت شده در آنجا را تجزیه و تحلیل کرد. وی خاطرنشان کرد: پوشش گیاهی تغییر کرده است که نشان دهنده خشکی طولانی مدت هوا است. این مطالعه نشان می دهد که خشکسالی بزرگ از حدود ۱۲۰۰ قبل از میلاد تا قرن ۹ قبل از میلاد ادامه داشته است، بنابراین حدود ۳۰۰ سال طول کشیده است.

در این مدت وسعت جنگل های اطراف مدیترانه کاهش یافته است. دانشمندان بیان می کنند که این به دلیل خشکسالی بوده و نه پاکسازی زمین برای اهداف کشاورزی.

در منطقه دریای مرده (اسرائیل و اردن)، سطح آب های زیرزمینی بیش از ۵۰ متر کاهش یافت. با توجه به جغرافیای این منطقه، برای اینکه سطح آب به شدت کاهش یافته باشد، میزان بارندگی در کوه های اطراف باید به طرز ناگوار کم بوده باشد.

دانشمندان گمان می کنند که شکست محصول، قحطی و کاهش جمعیت ناشی از طغیان ضعیف رود نیل، و همچنین مهاجرت مردم دریا، منجر به بی ثباتی سیاسی پادشاهی جدید مصر در اواخر عصر برنز شد.

در سال ۲۰۱۲، پیشنهاد شد که فروپاشی اواخر عصر برنز با انحراف طوفان‌های نیمه زمستان از اقیانوس اطلس به ناحیه شمال پیرنه‌ها و آلپ همراه بوده و شرایط مرطوب‌تری را برای اروپای مرکزی به ارمغان آورد، اما خشکسالی را در منطقه مدیترانه شرقی به ارمغان آورد.

زمین لرزه ها

اگر نقشه محوطه‌های باستان‌شناسی تخریب‌شده در این تمدن را با نقشه مناطق لرزه‌خیز فعال بپوشانیم، می‌بینیم که بیشتر مکان‌ها همپوشانی دارند. قانع‌کننده‌ترین شواهد برای فرضیه زلزله نیز وحشتناک‌ترین آنهاست: باستان‌شناسان اسکلت‌های خرد شده را پیدا می‌کنند که زیر آوار فرو ریخته شده‌اند. موقعیت اجساد حاکی از اصابت بار ناگهانی و سنگین به این افراد است. میزان زباله های یافت شده در مناطق مجاور نشان می دهد که حوادث مشابه در آن زمان مکرر بوده است.

تصور اینکه چگونه زمین لرزه می تواند باعث فروپاشی جوامع باستانی شود دشوار نیست. با توجه به فناوری محدود آنها، بازسازی معابد و خانه های باشکوه جوامع برای جوامع دشوار بود. در پی چنین فاجعه‌ای، مهارت‌هایی مانند خواندن و نوشتن ممکن است ناپدید شده باشند زیرا مردم مشغول فعالیت‌های مهم‌تری مانند بقا شدند. باید سالها طول بکشد تا از چنین فاجعه ای خلاص شوید.

آتشفشان یا سیارک

گزارش های مصری به ما می گوید که چیزی در هوا مانع از رسیدن نور خورشید به زمین شد. رشد جهانی درختان برای نزدیک به دو دهه متوقف شده است، همانطور که می توانیم از دنباله ای از حلقه های درختان بسیار باریک در بلوط های باتلاقی ایرلندی استنباط کنیم. این دوره سرد که از ۱۱۵۹ قبل از میلاد تا ۱۱۴۱ قبل از میلاد طول کشید، به وضوح در رکورد ۷۲۷۲ ساله دندروکرونولوژیکی برجسته است.(مرجع) این ناهنجاری در توالی کاج بریستلکون و هسته های یخی گرینلند نیز قابل تشخیص است. آن را به فوران آتشفشان هکلا در ایسلند نسبت می دهند.

دوره کاهش دما تا ۱۸ سال به طول انجامید. بنابراین دو برابر دوره سرد شدن در طاعون ژوستینیانوس بود. بنابراین بازنشانی در اواخر عصر برنز ممکن است شدیدتر از هر تنظیم مجدد در ۳۰۰۰ سال گذشته بوده باشد! به گفته دانشمندان، علت شوک اقلیمی فوران آتشفشان هکلا بوده است. با این حال، شایان ذکر است که در حالی که آتشفشان هکلا در آن زمان فوران کرد، بزرگی فوران تنها VEI-۵ تخمین زده می شود. تنها ۷ کیلومتر مربع سنگ آتشفشانی را به جو پرتاب کرد. فوران های آتشفشانی که قادر به تأثیر قابل توجهی بر آب و هوا هستند، دهانه بزرگی با قطر چند کیلومتر یا بیشتر را پشت سر می گذارند. آتشفشان هکلا بسیار کوچکتر است و شبیه یک ابر آتشفشان نیست. به نظر من، این آتشفشان نمی توانست باعث شوک اقلیمی شود. بنابراین به وضعیتی شبیه به طاعون ژوستینیانوس می رسیم: شوک اقلیمی شدیدی داریم، اما آتشفشانی نداریم که بتواند آن را ایجاد کند. این باعث می شود به این نتیجه برسم که علت این ناهنجاری برخورد یک سیارک بزرگ بوده است.

آفت

اریک واتسون-ویلیامز مقاله ای درباره پایان عصر برنز با عنوان "پایان یک دوره" نوشت که در آن طاعون بوبونیک را به عنوان تنها علت فاجعه دفاع کرد. او پرسید: «آنچه بسیار گیج‌کننده به نظر می‌رسد دلیلی است که چرا این پادشاهی‌های به ظاهر قوی و مرفه باید از هم پاشیده شوند». او به عنوان دلایلی برای انتخاب طاعون بوبونیک ذکر می کند: رها شدن شهرها. اتخاذ رویه سوزاندن مردگان به جای دفن معمولی، زیرا افراد زیادی در حال مرگ بودند و لازم بود به سرعت اجساد در حال تجزیه را از بین ببرند. و همچنین این واقعیت که طاعون ببونیک بسیار کشنده است، حیوانات و پرندگان و همچنین مردم را می کشد، مناطق وسیعی را تحت تاثیر قرار می دهد، به سرعت گسترش می یابد و سال ها باقی می ماند. نویسنده هیچ مدرک فیزیکی ارائه نمی دهد، اما همه چیز را با وضعیت آنها در طول اپیدمی های طاعون بوبونیک بعدی مقایسه می کند.

لارس والوئه از دانشگاه اسلو زمانی که مقاله خود را نوشت: «آیا آشفتگی دنیای میسنی ناشی از اپیدمی‌های مکرر طاعون بوبونیک بود؟» او به "جنبش های بزرگ جمعیت" اشاره کرد. "جمعیت در طی دو یا سه اپیدمی اول طاعون در مراحل متوالی کاهش یافت و به نصف یا یک سوم سطح قبل از طاعون رسید." و اینکه "کاهش قابل توجهی در تولید کشاورزی وجود دارد". این می توانست باعث قحطی و متروک شدن شهرک ها شود. بنابراین او به این نتیجه رسید که طاعون بوبونیک مسئول همه این مشاهدات است نه سایر بیماری های عفونی مانند سیاه زخم.

بلاهای مصر

اطلاعات جالبی درباره وقایع این دوره در کتاب مقدس یافت می شود. یکی از مشهورترین داستان های کتاب مقدس، داستان طاعون مصر است. در کتاب خروج، بلاهای مصر ۱۰ مصیبتی است که خدای اسرائیل بر مصر وارد کرده تا فرعون را وادار به رهایی بنی اسرائیل از اسارت کند. این حوادث فاجعه بار بیش از هزار سال قبل از میلاد مسیح رخ می داد. کتاب مقدس ۱۰ فاجعه متوالی را شرح می دهد:

  1. تبدیل آبهای نیل به خون - رودخانه بوی بدی می داد و ماهی مرد.
  2. طاعون قورباغه ها - دوزیستان به طور دسته جمعی از نیل بیرون آمدند و وارد خانه ها شدند.
  3. طاعون پشه ها - ازدحام بزرگ حشرات مردم را عذاب می دهد.
  4. طاعون مگس ها؛
  5. آفت دام - باعث مرگ دسته جمعی اسب، الاغ، شتر، گاو، گوسفند و بز شد.
  6. آفت کورک در میان مردم و حیوانات شیوع یافت.
  7. رعد و برق تگرگ و رعد و برق – تگرگ شدید باعث مرگ مردم و دام ها شد. "رعد و برق به جلو و عقب می جهد " "این بدترین طوفان در تمام سرزمین مصر از زمانی بود که به یک ملت تبدیل شده بود. "
  8. طاعون ملخ ها - طاعونی به بزرگی که نه پدران و نه اجدادشان از روزی که در مصر ساکن شدند، ندیده اند.
  9. تاریکی به مدت سه روز - "هیچ کس نمی تواند کسی را ببیند یا برای سه روز جای خود را ترک کند". بیشتر از آنچه واقعاً وارد کرده بود، آسیب را تهدید کرد.
  10. مرگ همه پسران اول و همه گاوهای اولزاده؛

فاجعه هایی که در کتاب خروج توضیح داده شده است به طرز شگفت انگیزی شبیه به فاجعه هایی است که در هنگام تنظیم مجدد رخ می دهد. مسلماً این یک فاجعه جهانی بود که الهام بخش داستان طاعون مصر بود. کتاب مقدس می گوید که آب های نیل به خون تبدیل شد. پدیده مشابهی در دوره طاعون ژوستینیانوس رخ داد. یکی از وقایع نگاران نوشته است که چشمه خاصی از آب به خون تبدیل شده است. من فکر می کنم که این ممکن است ناشی از انتشار مواد شیمیایی از اعماق زمین در آب باشد. به عنوان مثال، آب غنی از آهن قرمز می شود و شبیه خون می شود.(مرجع) در میان طاعون مصر، کتاب مقدس همچنین به بیماری های همه گیر در میان حیوانات و مردم، رعد و برق بسیار شدید همراه با تگرگ بزرگ و طاعون ملخ اشاره می کند. همه این پدیده ها در طی بازنشانی های دیگر نیز رخ داده اند. آفت های دیگر را نیز می توان به راحتی توضیح داد. ممکن است مسمومیت رودخانه باعث شده است که دوزیستان به طور دسته جمعی از آب فرار کنند و در نتیجه طاعون قورباغه ها ایجاد شود. علت طاعون حشرات می تواند انقراض قورباغه ها (دشمنان طبیعی آنها) باشد که احتمالاً مدت زیادی در خارج از آب دوام نیاوردند.

توضیح علت سه روز تاریکی تا حدودی دشوارتر است، اما این پدیده از تنظیم مجدد دیگر نیز شناخته شده است. میکائیل سوری نوشت که چنین چیزی در دوره طاعون ژوستینیانوس رخ داد، اگرچه سال دقیق این واقعه نامشخص است: «تاریکی شدید رخ داد به طوری که مردم هنگام خروج از کلیسا نتوانستند راه خود را پیدا کنند. مشعل ها روشن شد و تاریکی تا سه ساعت ادامه داشت. این پدیده در ماه آوریل به مدت سه روز تکرار شد، اما تاریکی به اندازه تاریکی که در فوریه رخ داد، نبود.(مرجع) همچنین یکی از وقایع نگاران زمان طاعون قبرس روزهای زیادی از تاریکی یاد کرد و در طول مرگ سیاه ابرهای تیره عجیبی مشاهده شد که باران نیاورد. من فکر می کنم که تاریکی اسرارآمیز ممکن است ناشی از غبار یا گازهایی باشد که از زیر زمین منتشر شده است، که با ابرها مخلوط شده و نور خورشید را پنهان کرده است. پدیده مشابهی چند سال پیش در سیبری مشاهده شد، زمانی که دود ناشی از آتش‌سوزی‌های بزرگ جنگل‌ها، خورشید را مسدود کرد. شاهدان گزارش دادند که در طول روز چندین ساعت تاریکی شب شد.(مرجع)

آخرین طاعون مصر - مرگ اولزاده - ممکن است خاطره موج دوم طاعون باشد که عمدتاً کودکان را می کشد. این موضوع در مورد سایر بیماری های همه گیر طاعون بزرگ نیز صادق بود. البته طاعون هرگز فقط بر اولادها مبتلا نمی شود. فکر می‌کنم چنین اطلاعاتی به این داستان اضافه شد تا دراماتیک‌تر شود (آن روزها به فرزندان اول ارزش بیشتری می‌دادند). کتاب خروج چندین قرن پس از وقایعی که شرح می دهد نوشته شده است. در این بین، خاطرات بلایا قبلاً به افسانه تبدیل شده است.

یکی از آفت های مصر، آفت جوش های چرکین بود. چنین علائمی باعث بیماری طاعون می شود، اگرچه آنها به وضوح نشان نمی دهند که دقیقاً همین بیماری بوده است. یک اشاره دیگر به این بیماری همه گیر در کتاب مقدس وجود دارد. بنی‌اسرائیل پس از خروج از مصر، در بیابان اردو زدند و در اردوگاهشان بیماری همه‌گیر رخ داد.

خداوند به موسی گفت: «به بنی‌اسرائیل دستور بده که هر کس را که به بیماری پوستی ناپاک یا هر نوع ترشحی مبتلا است یا به‌خاطر جسد ناپاک است، از اردوگاه بیرون کنند. آنها را به بیرون از اردوگاه بفرست تا اردوگاه خود را که من در آن ساکن هستم، آلوده نکنند.» بنی اسرائیل چنین کردند. آنها را به خارج از اردوگاه فرستادند. همانطور که خداوند به موسی دستور داده بود، عمل کردند.

کتاب مقدس (NIV)، Numbers, ۵:۱–۴

احتمالاً به دلیل عفونت زیاد بیماری، بیماران مجبور به ترک اردوگاه شدند. و این فقط از این تز حمایت می کند که می تواند بیماری طاعون باشد.

کتاب مقدس نه تنها مصیبت ها را فهرست می کند، بلکه سال دقیق این حوادث را نیز بیان می کند. طبق کتاب مقدس، بلاهای مصر و خروج بنی اسرائیل ۴۳۰ سال پس از ورود بنی اسرائیل به مصر اتفاق افتاد. گذر زمان‌های قبل از خروج با افزودن سن پدرسالاران هنگام تولد پسران نخست‌زاده‌شان اندازه‌گیری می‌شود. محققان کتاب مقدس با جمع کردن تمام این دوره ها محاسبه کردند که طاعون مصر دقیقاً ۲۶۶۶ سال پس از خلقت جهان رخ داده است.(مرجع, مرجع) تقویمی که از زمان خلقت جهان زمان را می شمارد، تقویم عبری است. حدود سال ۱۶۰ بعد از میلاد خاخام خوزه بن هلافتا سال آفرینش را بر اساس اطلاعات کتاب مقدس محاسبه کرد. بر اساس محاسبات او، اولین انسان - آدم - در سال ۳۷۶۰ قبل از میلاد خلق شد.(مرجع) و چون سال ۳۷۶۰ قبل از میلاد اولین سال از زمان خلقت بوده است، سال ۲۶۶۶ سال ۱۰۹۵ قبل از میلاد بوده است. و این همان سالی است که کتاب مقدس آن را سال بلاهای مصر می داند.

قرار ملاقات رویداد

تاریخ های مختلفی برای آغاز فروپاشی اواخر عصر برنز وجود دارد. باستان شناسی نشان می دهد که عصر تاریک یونان به طور ناگهانی در حدود ۱۱۰۰ قبل از میلاد آغاز شد. کتاب مقدس طاعون مصر را در ۱۰۹۵ قبل از میلاد قرار می دهد. و به گفته مایک بیلی، دندروکرونولوژیست، بررسی رشد حلقه درختان شوک زیست محیطی بزرگی را در سراسر جهان نشان می دهد که در سال ۱۱۵۹ قبل از میلاد آغاز شد. برخی از مصر شناسان این تاریخ را برای فروپاشی می پذیرند و آن را مقصر قحطی های دوران رامسس سوم می دانند. (مرجع) برخی دیگر از محققان از این بحث دوری می‌کنند و عبارت خنثی و مبهم «۳۰۰۰ سال قبل از حال» را ترجیح می‌دهند.

به دلیل کمبود منابع تاریخی، گاهشماری عصر مفرغ (یعنی از حدود ۳۳۰۰ قبل از میلاد به بعد) بسیار نامشخص است. می توان برای این دوره یک گاهشماری نسبی تعیین کرد (یعنی چند سال از رویدادهای خاص گذشته است) اما مشکل این است که یک گاهشماری مطلق (یعنی تاریخ های دقیق) ایجاد کنیم. با ظهور امپراتوری نو-آشوری در حدود ۹۰۰ سال قبل از میلاد، سوابق مکتوب متعددتر شدند و امکان تعیین تاریخ های نسبتاً مطمئن مطلق را فراهم کردند. چندین گاهشماری جایگزین برای عصر برنز وجود دارد: بلند، میانی، کوتاه و فوق کوتاه. به عنوان مثال، تاریخ سقوط بابل بر اساس گاهشماری میانی به سال ۱۵۹۵ قبل از میلاد می رسد. بر اساس گاهشماری کوتاه، ۱۵۳۱ قبل از میلاد است، زیرا کل گاهشماری کوتاه ۶۴+ سال جابجا شده است. بر اساس گاهشماری طولانی، تاریخ همان رویداد به ۱۶۵۱ قبل از میلاد (یک تغییر ۵۶- سال) مربوط می شود. مورخان اغلب از گاهشماری متوسط استفاده می کنند.

تاریخ فروپاشی تمدن متفاوت است، اما به نظر می رسد سالی که دندروکرونولوژیست ها پیشنهاد کرده اند قابل اعتمادترین باشد. بررسی حلقه های درخت نشان می دهد که یک شوک اقلیمی قوی در سال ۱۱۵۹ قبل از میلاد اتفاق افتاده است. با این حال، باید به خاطر داشت که هنوز امکان گردآوری یک تقویم دندروکرونولوژیکی پیوسته برای خاور نزدیک باستان وجود نداشته است.(مرجع) فقط یک گاهشماری شناور بر اساس درختان آناتولی برای عصر برنز و آهن ایجاد شده است. تا زمانی که یک توالی پیوسته ایجاد نشود، سودمندی دندروکرونولوژی در بهبود گاهشماری خاور نزدیک باستان محدود است. بنابراین، دندروگاه‌شناسی باید بر گاه‌شماری‌های توسعه‌یافته توسط مورخان تکیه کند، و چندین مورد از این موارد وجود دارد که هر کدام تاریخ‌های متفاوتی را ارائه می‌کنند.

بیایید نگاهی دقیق‌تر بیندازیم که سال ۱۱۵۹ قبل از میلاد که توسط دندروکرونولوژیست‌ها به عنوان سال فاجعه پیشنهاد شده است، از کجا آمده است. مایک بیلی، یک مرجع مشهور در مورد حلقه‌های درختان و استفاده از آن‌ها در تاریخ‌گذاری مصنوعات و رویدادهای باستانی، به تکمیل رکورد جهانی الگوهای رشد سالانه کمک کرد که ۷۲۷۲ سال در گذشته امتداد دارد. رکورد حلقه درختان صدمات زیست محیطی بزرگی را در سراسر جهان در سال های بعد نشان داد:
از ۵۳۶ تا ۵۴۵ پس از میلاد،
از ۲۰۸ تا ۲۰۴ قبل از میلاد،
از ۱۱۵۹ تا ۱۱۴۱ قبل از میلاد ،(مرجع)
از ۱۶۲۸ تا ۱۶۲۳ قبل از میلاد،
از ۲۳۵۴ تا ۲۳۴۵ قبل از میلاد،
از ۳۱۹۷ تا ۳۱۹۰ قبل از میلاد،(مرجع)
از ۴۳۷۰ قبل از میلاد به مدت حدود ۲۰ سال.(مرجع)

بیایید سعی کنیم حدس بزنیم که دلایل این همه شوک اقلیمی چه بوده است.
۵۳۶ پس از میلاد - برخورد یک سیارک در طول طاعون ژوستینیانوس. تاریخ نادرست؛ باید ۶۷۴ بعد از میلاد باشد.
۲۰۸ قبل از میلاد - کوتاهترین آنها، فقط یک دوره ۴ ساله ناهنجاری. یکی از دلایل احتمالی فوران آتشفشانی جزیره رائول با بزرگی VEI-۶ (۲۸.۸ کیلومتر³) است که با روش کربن رادیویی به ۷۵±۲۵۰ سال قبل از میلاد می رسد.

بیایید اکنون به سه رویداد از عصر برنز نگاه کنیم:
۱۱۵۹ قبل از میلاد - فروپاشی اواخر عصر برنز. به گفته دانشمندان، در ارتباط با فوران آتشفشان هکلا.
۱۶۲۸ قبل از میلاد - فوران مینوی. یک فوران آتشفشانی فاجعه بار بزرگ که جزیره یونانی ترا (همچنین به عنوان سانتورینی شناخته می شود) را ویران کرد و ۱۰۰ کیلومتر مکعب تفرا را به بیرون پرتاب کرد.
۲۳۵۴ قبل از میلاد - تنها فورانی که در اینجا از نظر زمان و اندازه مطابقت دارد فوران آتشفشان آرژانتینی سرو بلانکو است که با روش کربن رادیو کربن به ۲۳۰۰±۱۶۰ قبل از میلاد می رسد. بیش از ۱۷۰ کیلومتر مکعب تفرا به بیرون پرتاب شد.

تقویم دندروکرونولوژیکی بر اساس گاهشماری میانی است که بیشترین استفاده را دارد، اما آیا صحیح ترین آن است؟ برای تعیین این موضوع، از یافته‌های فصل اول استفاده خواهیم کرد، جایی که نشان دادم فوران‌های آتشفشانی عمده اغلب در طول دوره ۲ ساله فجایع رخ می‌دهند، که هر ۵۲ سال یکبار تکرار می‌شود. توجه داشته باشید که بین فوران هکلا و فوران ترا ۴۶۹ سال یا ۹ دوره ۵۲ ساله به اضافه ۱ سال فاصله است. و بین فوران هکلا و فوران سرو بلانکو ۱۱۹۵ سال یا ۲۳ دوره ۵۲ ساله منهای ۱ سال وجود دارد. پس مشخص است که این آتشفشان ها مطابق با چرخه ۵۲ ساله فوران کرده اند! من فهرستی از سال هایی که دوره های فجایع در طی چند هزار سال گذشته رخ داده اند، تهیه کرده ام. این به ما کمک می کند تا سال های واقعی این سه فوران بزرگ آتشفشانی را تعیین کنیم. اعداد منفی به معنای سال‌ها قبل از دوره مشترک است.

۲۰۲۴۱۹۷۲۱۹۲۰۱۸۶۸۱۸۱۶۱۷۶۴۱۷۱۲۱۶۶۰۱۶۰۸۱۵۵۶۱۵۰۴۱۴۵۲۱۴۰۰
۱۳۴۸۱۲۹۶۱۲۴۵۱۱۹۳۱۱۴۱۱۰۸۹۱۰۳۷۹۸۵۹۳۳۸۸۱۸۲۹۷۷۷۷۲۵
۶۷۳۶۲۱۵۶۹۵۱۷۴۶۵۴۱۳۳۶۱۳۰۹۲۵۷۲۰۵۱۵۳۱۰۱۴۹
-۵۶-۱۰۸-۱۶۰-۲۱۲-۲۶۳-۳۱۵-۳۶۷-۴۱۹-۴۷۱-۵۲۳-۵۷۵-۶۲۷
-۶۷۹-۷۳۱-۷۸۳-۸۳۵-۸۸۷-۹۳۹-۹۹۱-۱۰۴۳-۱۰۹۵-۱۱۴۷-۱۱۹۹-۱۲۵۱-۱۳۰۳
-۱۳۵۵-۱۴۰۷-۱۴۵۹-۱۵۱۱-۱۵۶۳-۱۶۱۵-۱۶۶۷-۱۷۱۹-۱۷۷۰-۱۸۲۲-۱۸۷۴-۱۹۲۶-۱۹۷۸
-۲۰۳۰-۲۰۸۲-۲۱۳۴-۲۱۸۶-۲۲۳۸-۲۲۹۰-۲۳۴۲-۲۳۹۴-۲۴۴۶-۲۴۹۸-۲۵۵۰-۲۶۰۲-۲۶۵۴
-۲۷۰۶-۲۷۵۸-۲۸۱۰-۲۸۶۲-۲۹۱۴-۲۹۶۶-۳۰۱۸-۳۰۷۰-۳۱۲۲-۳۱۷۴-۳۲۲۶-۳۲۷۷-۳۳۲۹
-۳۳۸۱-۳۴۳۳-۳۴۸۵-۳۵۳۷-۳۵۸۹-۳۶۴۱-۳۶۹۳-۳۷۴۵-۳۷۹۷-۳۸۴۹-۳۹۰۱-۳۹۵۳-۴۰۰۵
-۴۰۵۷-۴۱۰۹-۴۱۶۱-۴۲۱۳-۴۲۶۵-۴۳۱۷-۴۳۶۹-۴۴۲۱-۴۴۷۳-۴۵۲۵-۴۵۷۷-۴۶۲۹-۴۶۸۱

گاهشماری طولانی ۵۶ سال زودتر از گاهشماری میانی است. و گاهشماری کوتاه ۶۴ سال دیرتر از گاهشماری میانی است. اگر هر سه فوران آتشفشانی را ۶۴ سال جلو ببریم تا با گاهشماری کوتاه مطابقت داشته باشیم، چه؟ فکر می کنم بد نیست ببینیم چه چیزی از آن بیرون می آید...

هکلا: -۱۱۵۹ + ۶۴ = ۱۰۹۵-
اگر سال شوک اقلیمی را ۶۴ سال جابه جا کنیم، دقیقاً به ۱۰۹۵ قبل از میلاد می رسد و این همان سالی است که دوره ادواری فجایع باید رخ دهد!

ترا: -۱۶۲۸ + ۶۴ = -۱۵۶۴
سال فوران مینوی که ۶۴ سال جابجا شد نیز مصادف با دوره ۲ ساله فجایع است که در ۱±۱۵۶۳ قبل از میلاد بوده است! این نشان می دهد که ایده استفاده از گاهشماری کوتاه درست بوده است! سال فوران آتشفشان سانتورینی سال ها برای مورخان راز بزرگی بود. حالا معما حل شد! گاهشماری صحیح برای عصر برنز، گاهشماری کوتاه است! بیایید بررسی کنیم که آیا فوران بعدی صحت این تز را ثابت می کند یا خیر.

سرو بلانکو: -۲۳۵۴ + ۶۴ = -۲۲۹۰
فوران سرو بلانکو را هم ۶۴ سال جابه جا می کنیم و سال ۲۲۹۰ قبل از میلاد بیرون می آید که دوباره دقیقاً سال فجایع مورد انتظار است!

پس از اعمال گاهشماری صحیح، معلوم می شود که هر سه آتشفشان بزرگ در طول دوره فجایع، که هر ۵۲ سال یک بار رخ می دهد، فوران کرده اند! این تأیید می کند که این چرخه بیش از ۴۰۰۰ سال پیش وجود داشته و به درستی کار می کرده است! و مهمتر از همه، ما تأیید می کنیم که گاهشماری صحیح، گاهشماری کوتاه است. بنابراین، تمام تاریخ های عصر برنز باید ۶۴ سال به آینده منتقل شوند. و این ما را به این نتیجه می رساند که فروپاشی اواخر عصر برنز دقیقاً در ۱۰۹۵ قبل از میلاد آغاز شد. این سال فروپاشی بسیار نزدیک به آغاز "عصر تاریک" یونانی است که قدمت آن به حدود ۱۱۰۰ سال قبل از میلاد می رسد. و جالب اینجاست که کتاب مقدس تاریخ طاعون مصر را دقیقاً به سال ۱۰۹۵ قبل از میلاد می رساند! در این مورد، کتاب مقدس ثابت می کند که منبع قابل اعتمادتری از تاریخ است!

ما قبلاً می دانیم که فروپاشی اواخر عصر برنز در سال ۱۰۹۵ قبل از میلاد اتفاق افتاد. اگر فرض کنیم که جنگ پلوپونز در سال ۴۱۹ قبل از میلاد شروع شد و طاعون آتن تقریباً در همان زمان شروع شد، متوجه می شویم که دقیقاً ۶۷۶ سال بین این دو تنظیم مجدد گذشته است!

بیایید با دو شوک اقلیمی دیگری که اثر خود را در تقویم دندروکرونولوژیک به جا گذاشتند، بپردازیم:
۳۱۹۷ قبل از میلاد - امسال نیز باید ۶۴ سال به آینده منتقل شود:
۳۱۹۷ قبل از میلاد + ۶۴ = ۳۱۳۳ قبل از میلاد
هیچ فوران آتشفشانی شناخته شده ای وجود ندارد که در آن قرار بگیرد. امسال. در قسمت بعدی مطالعه سعی خواهم کرد تا بفهمم اینجا چه اتفاقی افتاده است.

۴۳۷۰ قبل از میلاد - این به احتمال زیاد فوران آتشفشان Kikai Caldera (ژاپن) بوده که تاریخ آن توسط هسته های یخی به ۴۳۵۰ قبل از میلاد می رسد. حدود ۱۵۰ کیلومتر مکعب از مواد آتشفشانی را به بیرون پرتاب کرد.(مرجع) گاهشماری های جایگزین (مثلاً میانی، کوتاه و بلند) مربوط به عصر برنز است و ۴۳۷۰ قبل از میلاد، عصر حجر است. این دوره قبل از اختراع نوشتن است و تاریخ گذاری در این دوره بر اساس شواهدی غیر از شواهد مکتوب است. من فکر می کنم جابجایی سال فوران ۶۴ سال در اینجا ضروری نیست و ۴۳۷۰ قبل از میلاد سال صحیح این فوران آتشفشانی است. نزدیکترین دوره فجایع در چرخه ۵۲ ساله ۱±۴۳۶۹ قبل از میلاد بوده است، بنابراین معلوم می شود که فوران آتشفشان Kikai Caldera نیز با چرخه ۵۲ ساله مرتبط بوده است. تقویم دندروکرونولوژیکی از نمونه‌های چوبی بسیار مختلف جمع‌آوری شده است، و دندروکرونولوژیست‌ها در یافتن نمونه‌هایی که قدمت آن به حدود ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد می‌رسد (و همچنین از قرون: ۱ قبل از میلاد، دوم قبل از میلاد و ۱۰ قبل از میلاد) با مشکل مواجه شده‌اند.(مرجع) بنابراین، من فکر می کنم که تقویم دندروگاهی ممکن است در حدود ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد به اشتباه جمع آوری شده باشد. تغییر زمانی معیوب فقط در یک قسمت از تقویم رخ می دهد و قسمت دیگر آن سال های صحیح را نشان می دهد.

جمع بندی

اسطوره خلقت حک شده بر روی سنگ خورشید آزتک، از دوران های گذشته می گوید، که هر کدام به یک فاجعه بزرگ ختم شده اند، که معمولاً هر ۶۷۶ سال یکبار اتفاق می افتد. من که شیفته رمز و راز این عدد بودم، تصمیم گرفتم بررسی کنم که آیا فجایع بزرگ جهانی واقعاً به صورت چرخه‌ای و در فواصل زمانی منظم اتفاق می‌افتند یا خیر. من پنج فاجعه بزرگ را که در حدود سه هزاره گذشته بر سر بشر آمده پیدا کردم و سالهای دقیق آنها را تعیین کردم.

مرگ سیاه – ۱۳۴۷–۱۳۴۹ پس از میلاد (بر اساس سال‌های وقوع زلزله)
طاعون ژوستینیان – ۶۷۲–۶۷۴ پس از میلاد (در سال‌های وقوع زمین‌لرزه)
طاعون کیپریان – حدود ۲۵۴ پس از میلاد (بر اساس تاریخ‌گذاری اوروسیوس)
طاعون آتن – حدود ۴۱۹ قبل از میلاد (بر اساس قدمت اوروسیوس و با فرض اینکه طاعون در خارج از آتن یک سال زودتر شروع شده است)
فروپاشی اواخر عصر برنز - ۱۰۹۵ قبل از میلاد

معلوم می شود که دقیقاً سیزده چرخه ۵۲ ساله، نزدیک به ۶۷۶ سال، بین دو بیماری همه گیر بزرگ طاعون، یعنی از مرگ سیاه تا طاعون ژوستینیانوس سپری شده است! یک نابودی بزرگ دیگر - طاعون سیپریان - حدود ۴۱۸ سال (حدود ۸ سیکل) زودتر آغاز شد. اپیدمی مشابه دیگری - طاعون آتن - حدود ۶۷۲ سال قبل از آن شیوع یافت. و بازنشانی بزرگ بعدی تمدن که به عصر برنز پایان داد دوباره دقیقاً ۶۷۶ سال قبل اتفاق افتاد! بنابراین، واضح است که سه دوره از چهار دوره ذکر شده در واقع با عدد ذکر شده در افسانه آزتک مطابقت دارد!

این نتیجه‌گیری این سوال را ایجاد می‌کند: آیا اینطور است که آزتک‌ها صرفاً در اسطوره‌های خود تاریخچه‌ای از فجایع را ثبت کرده‌اند که یک بار اتفاق افتاده است، اما لزوماً تکرار نمی‌شود؟ یا شاید چرخه‌ای از فجایع وجود دارد که هر ۶۷۶ سال یک بار زمین را ویران می‌کند، و ما باید منتظر عذاب دیگری در اوایل سال‌های ۲۰۲۳-۲۰۲۵ باشیم؟ در فصل بعدی، من نظریه خود را معرفی خواهم کرد، که همه اینها را توضیح می دهد.

فصل بعدی:

چرخه ۶۷۶ ساله بازنشانی